رژیم صهیونیستی از شعار «نیل تا فرات» تا حصارکشی به دور مناطق اشغالی
کد خبر: ١٥٨٥٦٥ تاریخ انتشار: ١٠ شهریور ١٣٩٧ - ٠٨:٥٨
صفحه نخست » مطالب وسط
فرمول اقتدار حزب‌الله
رژیم صهیونیستی از شعار «نیل تا فرات» تا حصارکشی به دور مناطق اشغالی

شکست‌های پی‌درپی طرح‌های آمریکا در منطقه و اقرار رئیس‌جمهور این کشور به هزینه بی‌حاصل 7 تریلیون دلاری در غرب آسیا، بخش کوچکی از کوه یخ پروژه‌های کاخ سفید است که سرخوردگی سرمایه‌گذار بزرگ تروریسم و ناآرامی، از ترک خوردن و فروپاشی دیگر منظومه‌های نظام سلطه در منطقه نشان دارد.

گروه بین الملل صابرنیوز: اوضاع منطقه از هر سو روز به روز با حساسیت بیشتری مواجه می‌شود، از یمن و دریای سرخ تا سواحل دریای مدیترانه و از شرق تا غرب منطقه غرب آسیا. اما جرقه مشتعل کننده‌ی این مقاومت را می‌توان در لبنان جست و جو کرد. جایی که ابتدا به شعارها و درخواست‌های به حق مردم پوزخند زده می‌شد و اکنون دشمن در مقابل او سراسیمه و سردرگم به دنبال راه فرار می‌گردد. درباره عوامل اقتدار حزب الله لبنان و رهبر مقتدر آن گفتنی‌هاییست که دکتر سید هادی افقهی در یادداشتی که بطور اختصاصی در اختیار خبرگزاری تقریب قرار داده‌اند به این موضوع پرداخته است. متن یادداشت در ادامه تقدیم خوانندگان می‌گردد؛
 
این روزها اوضاع نابسامان رژیم صهیونیستی که به اذعان کارشناسان نظامی صهیونیستی و ناظران بین‌المللی، در حال حاضر بیش از هر برهه دیگری در سراشیبی سقوط قرارگرفته است را باید در یک منظومه منسجم موردنقد و بررسی قرار داد، چراکه مجموعه‌ای از عوامل منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای در شکسته شدن هیمنه اشغالگران دخیل هستند.
 
شکست‌های پی‌درپی طرح‌های آمریکا در منطقه و اقرار رئیس‌جمهور این کشور به هزینه بی‌حاصل 7 تریلیون دلاری در غرب آسیا، بخش کوچکی از کوه یخ پروژه‌های کاخ سفید است که سرخوردگی سرمایه‌گذار بزرگ تروریسم و ناآرامی، از ترک خوردن و فروپاشی دیگر منظومه‌های نظام سلطه در منطقه نشان دارد.
 
قطعه مهم دیگر این پازل، رژیم صهیونیستی است که از سال 2000 به این‌سو، هیچ شانسی برای پیروزی در هیچ جنگی نداشته و برای اولین بار در سال 2006، ضربه کمرشکنی از مقاومت اسلامی لبنان متحمل شد. از سوی دیگر، همکاری استراتژیک بین روسیه، ایران، حزب‌الله و دیگر گروه‌های جهادی در کنار ارتش و مردم سوریه در مقابل منظومه بازنده جبهه غربی، عبری، عربی، طیفی از پیروزی‌های شگفت‌آور را رقم زد که در نقش برجسته و راهبردی حزب‌الله در سوریه تجلی‌یافته است.
 
بنابراین، محاسبه و برآورد اقتدار حزب‌الله در منظومه پیروزی و ضعف رژیم صهیونیستی در منظومه شکست‌خورده، می‌تواند به فهم جامع از دو سوی این جبهه، کمک کند. دراین‌باره گفتنی‌هایی هست؛
 
1. سه شنبه شب گذشته،دبیر کل حزب‌الله لبنان، در سالروز این پیروزی غرورآفرین، برخی از نتایج مقاومت را اعلام و تأکید کرد: «مقاومت، امروز قوی‌تر از همیشه است... اسرائیل، امروز لبنان را نگرانی و تهدید مرکزی خود می‌داند و در پشت دیوارها پنهان می‌شود و نگرانی خود را از جبهه داخلی ابراز می‌کند زیرا می‌داند که در مقابلش دشمنی قوی و جدی قرار دارد.‎.. یک افسر بلندپایه اسرائیلی چند روز قبل گفت که حزب‌الله قوی‌ترین ارتش در خاورمیانه بعد از ارتش اسرائیل است ... این بیانگر نگاه اسرائیل به این مقاومت است که می‌خواستند آن را در سال 2006 میلادی از بین ببرند.»
 
اظهارات سید مقاومت مثل همیشه دقیق و برخوردار از پشتوانه وقایع میدانی و پیوست‌های رسانه‌ای است. سال 1982، اولین رویارویی نظامی مقاومت با صهیونیست‌ها در حومه بیروت رقم خورد و پس‌ازآن، حزب‌الله در همه بخش‌ها توسعه یافت، آموزش‌های خود را ارتقا داد و موردحمایت جدی جمهوری اسلامی و سوریه قرار گرفت. رژیم غاصبی که زمانی شعار توسعه‌طلبانه «از نیل تا فرات» را سر می‌داد، با سپری محکم که فراتر از نیل، از مدیترانه تا شرق آسیا را تحت تأثیر خود قرار داده است، برخورد کرده و شاهدیم که صهیونیست‌ها با عدول از این شعار، به‌جایی رسیده‌اند که مجبورند به دور خود دیوار بکشند و خود را برای در امان ماندن از گزند آسیب‌ها، محاصره کنند .
 
لذا جنگ 33 روزه موسوم به «جنگ تموز» را باید نقطه عطف تحولات منطقه‌ای و حرکت مقاومت به سمت کوچک‌سازی دست‌اندازی‌های صهیونیست‌ها بدانیم. رژیم صهیونیستی در ظاهر، به‌تلافی ربوده شدن دو سرباز خود توسط حزب‌الله، حمله سراسری خود به مقاومت را با هدف موهوم نابودی مقاومت آغاز کرد و «ایهود اولمرت»، نخست‌وزیر وقت اسرائیل نیز صراحتاً اعلام کرد که نقطه پایان عملیات کماندوهای اسرائیلی، برچیدن تمام مواضع، امحاء کلیه توانمندی‌ها و دستگیری رهبران این جنبش است. آمریکایی هم این حمله را دستاویزی برای تغییر ژئوپولتیک منطقه قرار دادند و وقتی از «کاندولیزا رایس»، وزیر خارجه وقت آمریکا سؤال شد که این جنگ بناست تا چه زمانی به طول بینجامد، تصریح کرد که ماجرا تازه آغازشده و این، درد پیش از زایمان «خاورمیانه» جدید است! بااین‌حال، کمیته تحقیق و تفحص «وینو گراد» که توسط کنست (پارلمان اسرائیل) برای بررسی علل فضاحت صهیونیست‌ها تشکیل‌شده بود، الگوریتم جدیدی از ضعف ساختاری این رژیم را ترسیم و رسماً اعلام کرد که سیاستمداران و ارتش اسراییل، هر دو مسئول شکست جنگ با حزب‌الله هستند.
 
2. از سال 2011 به بعد، تغییرات و تحولات معناداری در سه سطح «نظامی»، «امنیتی» و «سیاسی» حزب‌الله ایجاد شد. با ورود حزب‌الله به بحران سوریه و مبارزه با تکفیری‌ها در کنار ارتش این کشور و نیروهای همردیف، امروز مقاومت اسلامی به لحاظ جنگ چریکی، پارتیزانی و شهری، نبرد کوهستانی و ازنظر استعداد تسلیحاتی و توان بازدارندگی، به‌مراتب باتجربه‌تر و آزموده‌تر از جنگ سال 2006 ظاهرشده است. رژیم صهیونیستی هنوز از آن جنگ، کمر راست نکرده بود که با تار و مار شدن تروریست‌هایی که به نیابت از تل‌آویو و همه اشرار دنیا با جبهه مقاومت در نبرد بودند، داغ دید و سلسله شکست‌های تکفیری‌ها به‌حساب ناکامی‌های اسرائیل واریز شد، همچنان که همه توفیقات جبهه مقاومت در غرب آسیا از یمن و عراق گرفته تا سوریه و لبنان، همه به‌حساب پیروزی‌های حزب‌الله لبنان گذ اشته شد.
 
3. اینکه یک افسر بلندپایه صهیونیست اذعان می‌کند حزب‌الله، قوی‌ترین ارتش غرب آسیا پس از اسرائیل است، به این جهت است که سامانه‌های موشکی، پهپادی، شنود، رصد و پدافند مقاومت زیر نظر این رژیم بوده و به گفته سید مقاومت «از سال 2006 میلادی، آن‌ها قدرت مقاومت را زیر نظر گرفته‌اند و ما را در سوریه زیر نظر داشتند». این تحلیل اسرائیلی‌ها البته با اشراف دبیرکل حزب‌الله به شرایط میدانی – منطقه‌ای زیر سؤال رفت: «مقاومت اکنون در بهترین وضعیت خود قرار دارد و من میگویم که ما قوی‌ترین ارتش منطقه نیستیم اما از ارتش اسرائیل قوی‌تریم». نکته اینجاست که دست برتر حزب‌الله فقط از منظر ساز و برگ بیشتر نظامی قابل تفسیر نیست، بلکه ناظر به تفوق رزمندگان مقاومت در همه ابعاد آن اعم از دستیابی به اطلاعات دشمن، روحیه جنگی و نقش معنویات در آن است. به‌بیان‌دیگر، فقط سلاح نیست که نتیجه نهایی جنگ را رقم می‌زند، بلکه ورای آن، حقانیت، مظلومیت و اراده مجاهدان مقاومت برای پیروزی است که سرنوشت تقابل سال‌های اخیر حزب‌الله با اسرائیل را به نفع مقاومت تغییر داده است.
 
4. افزون بر این، مقاومت حزب‌الله مانع گسترش توحش اسرائیل و تروریست‌های اجاره‌ای تل‌آویو شده و خسارات انسانی و مالی بسیاری را از کشورهای منطقه دفع کرده است. ضمن اینکه اگر حزب‌الله، سازش را در دستور کار قرار می‌داد و شروط آمریکا و صهیونیسم را می‌پذیرفت، مثل هر جای دیگری در جهان که قدوم نحس استعمار فرانو، هزینه‌های فراوانی را به ملت‌ها تحمیل کرده است، این اتفاق به‌طور حتم در غرب آسیا نیز رخ می‌داد و همه سرمایه‌های فرهنگی، علمی، معنوی، دینی، اجتماعی و ... کشورهای این نقطه تاریخی جهان به تاراج می‌رفت؛ توطئه‌ای که با قدرت گرفتن روزافزون مقاومت عقیم ماند و درنتیجه، اسرائیل را پشت مرزهایش، اسیر و محصور کرد
 




Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه