جوان ایرانی دنبال دیده شدن نیست؛ دنبال شنیده شدن است/ رسانه‌های غربی؛ متخصص مغزشویی
کد خبر: ١٦٤٤٦٧ تاریخ انتشار: ٠١ آبان ١٤٠١ - ١٠:٢١
صفحه نخست » مطالب وسط
جوان ایرانی دنبال دیده شدن نیست؛ دنبال شنیده شدن است/ رسانه‌های غربی؛ متخصص مغزشویی

روزهای خاصی را می‌گذرانیم. بیم و امید و کنجکاوی غالب‌ترین حس‌هایی است که تجربه می‌کنیم. یک ماه است کشور روزهای پر تب‌وتابی را می‌گذراند. از یک‌سو غم فوت دختری جوان، عواطف عمومی را جریحه‌دار کرده و از سوی دیگر، اعتراض اجتماعی به آشوب و خشم خیابانی کشیده شده است. ریشه‌یابی آنچه رخ‌ داده و چاره‌جویی برای خروج از این شرایط، هم‌ و غمی ملی است

 
 
گروه فرهنگی صابرنیوز: نعیمه جاویدی: ؛این روزها خانه یا محفلی نیست که درباره وقایع اخیر کشور، بحث و صحبتی در آن نباشد. این دغدغه و نگرانی‌ها اما برای خانواده‌هایی که فرزند نوجوان و جوان دارند، کمی بیشتر است. اینکه چه باید کرد تا این آشوب، جایش را به آرامش دهد یا چه باید کرد تا عزت و مرزهای کشور حفظ و مشکلات حل شود؟ مهم و پرسش مشترک بسیاری از ماست.

با «امان‌الله قرایی مقدم» جامعه‌شناس نام‌آشنای کشور درباره این روزها و این دغدغه‌ها گفتگویی تلفنی داریم. نبض کلامش سه کلیدواژه «گفتگو»، «درک متقابل» و «لزوم شنیده شدن جوانان» است. جمله‌ای درخشان و طلایی هم اما بین صحبت‌هایش بیش از همه به چشم می‌آید با این مضمون که جوان امروز ولع دیده شدن ندارد؛ نیاز و امید به شنیده شدن دارد.

***همان‌طور که در جریان هستید، گفتگو و بحث درباره اینکه چه عواملی سبب شده اعتراض به فوت یک دختر جوان به‌مرور تغیر چهره داده و به خشونت اجتماعی کشیده شود، گفتگوی غالب بیشتر محافل خصوصی و عمومی است. از شهروندان گرفته تا کارشناسان و مسئولان، نظرات مختلفی دارند. بااین‌حال یکی از مواردی که اتفاق‌نظر نسبی روی آن وجود دارد، این است که در این دو سال کرونایی به دلیل ضرورت تحصیل آنلاین، تلفن همراه و فضای مجازی بی‌وقفه و بی نظارت در دسترس نوجوانان و جوانان دانش‌آموز و دانشجو قرار گرفت. گفته می‌شود، رسانه‌های غربی تا توانسته‌اند با نشر اخبار جهت‌دار، خبر کذب، شایعه و شبهه روی این نسل اثر منفی گذاشته‌اند.‌ تا چه حد این دیدگاه را قبول دارید و نظر خودتان چیست؟

- فضای مجازی و رسانه تأثیر زیادی بر افکار عمومی به‌خصوص نسل جدید دارد اما تا وقتی زمینه و بستر اجتماعی یا به تعبیر «ژوزف شومپیتر» «آب‌وهوای اجتماعی» مساعد نباشد، این تبلیغات و جوسازی‌های رسانه‌ای بُرد چندانی نخواهد داشت. نظرات او درباره آب‌وهوای اجتماعی واقعاً جالب است. در ژاپن، هند و برخی کشورهای دیگر می‌بینیم که این جوسازی و سوگیری رسانه‌ای دشمن وجود دارد اما آنچه سبب شده، این اتفاق در این کشورها رخ ندهد، پیشگیری از بروز بسترهایی است که زمینه سوءاستفاده را فراهم می‌کند. حتماً که دشمنان ما بیکار نیستند و تلاش می‌کنند برای بدتر نشان دادن یا بدتر کردن شرایط یا سوءاستفاده از هیجان، احساسات و گلایه‌های مردم به‌خصوص نسل جوان و نوجوان. باید اما دید، دشمن روی چه چیزی مانور می‌دهد یا ما کدام بستر و میدان را برای مانورش مساعد کرده‌ایم؟ جامعه‌شناسان و جامعه‌شناسی برای چاره‌جویی در این زمینه به تأثیر عوامل درونی یا همان بسترهای اجتماعی توجه می‌کند. من تأیید و تأکید می‌کنم البته که رسانه و بازی‌های کثیف رسانه‌ای می‌تواند به این آتش بدمد بااین‌حال اما نباید از بسترهای اجتماعی یا همان آب‌وهوای اجتماعی هم غافل شد. بهترین کار برای پیشگیری از بروز چنین اتفاقاتی، اهتمام به رفع مشکلات و نواقص همچنین پاسخگویی نسبت به خواسته مردم و رفع بسترهای اجتماعی است که به این وقایع دامن می‌زند.

***یکی از شایع‌ترین رویکردها در بررسی ماجراهای اخیر، نسبت دادن آن به جوانان دهه‌ای خاص است. برخی جریان‌ها در تلاش‌اند این نسل را اهل تمرد و در مقابل تمام شئون ایران و انقلاب اسلامی نشان و قرار دهند در حالیکه که در واقعیت این‌طور نیست و این نسل هم دل‌بسته کشور است. چه چیزی سبب شده اما جوان امروز با صدای بلندتری خواسته‌اش را مطرح یا به تعبیری فریاد کند و مراعات و احتیاط‌های نسل گذشته را نداشته باشد؟

- این‌یک واقعیت است که نسل، تغییر کرده و هر نسل با نسل قبل فرق می‌کند. طبق کدهایی که در نظریه جامعه‌شناس و استاد ارتباطاتی به نام «دیوید رایزمن» اشاره‌شده است، جامعه ما مرحله سنتی و دنباله‌روی را پشت سر گذاشته و به مرحله خودمختاری که می‌توانم بگویم از دو، سه دهه قبل در کشورمان آغازشده، واردشده است. من 3 دهه قبل، بارها دراین‌باره صحبت کردم. مقاله‌های متعدد و پر سروصدایی با عناوینی مانند «زنگ‌ها برای ما به صدا درمی‌آیند»، «جوانان با پوشش خود فریاد می‌زنند»، «بیگانگی بافرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود» و.... به این تغییر و روند اشاره‌کرده‌ام. تلنگر و توجه‌های لازم از طرف من و کارشناسان ارائه‌شده است تا مسئولان کشور و متولیان امر، تصمیم و پیش‌بینی‌های لازم را در نظر بگیرند. نسل جوان، مرحله سنت خواهی و دنباله‌روی را پشت سر گذاشته و به مرحله خودمختاری رسیده و از عقل، دانش و فکر خود پیروی می‌کند. بااین‌حال فضای مجازی، رسانه و تبلیغات و آموزش غربی هم بی‌تأثیر نیست.

***دخالت‌ها و شیطنت امپراتوری رسانه‌ای غرب، فقط برای کشور ماست یا برای دیگر کشورها هم؟ چطور می‌توان این تأثیر منفی را بی‌اثر یا کم اثر کرد و نسل جدید را به‌سلامت از آن عبور داد؟

- به یک نکته ظریف باید دقت کرد؛ این پیام‌ها و محتواها برای کشورهای مختلف ازجمله ژاپن و کره جنوبی نمی‌رود؟ حتماً می‌رود. حالا بنا به برخی سیاست‌ها برای یک کشور کمتر برای کشوری دیگر، بیشتر. اما چه مسئله‌ای باعث می‌شود جامعه باوجود دریافت چنین پیام‌هایی آرام بماند؟ این همان بسترهای اجتماعی مؤثر است که سبب می‌شود القائات، موردپذیرش قرار بگیرند یا نه؟

اگر در خانه من دعوا باشد، ممکن است همسایه هم دخالت کند بااینکه هیچ ربطی به او ندارد. موضوع این است که اگر شرایط خانوادگی من به نحوی باشد که او زمینه را برای این دخالت مساعد ببیند به کار خودش ادامه می‌دهد اما اگر آرامش، اتحاد و به‌طورکلی شرایط خانواده من به نحوی باشد که زمینه‌ای برای او فراهم نشود یا اگر دخالت کرد، اعضای خانواده پاسخش را بدهند نه‌تنها دخالت و القائات او اثر نخواهد داشت که حتی مراتب بعدی به خودش اجازه این کار را نخواهد داد. رفاه اجتماعی، اشتغال، ازدواج، برابری آموزشی و... از مواردی هستند که هرچه در یک جامعه بیشتر و بهتر باشد، احتمال بروز تنش در داخل یا تحریک برای تنش سازی از خارج کمتر و بی‌اثر خواهد شد.

***جوامعی که نام بردید، مثلاً هندوستان به نظر نمی‌رسد درزمینهٔ رفاه اجتماعی خیلی پیشگام و جلوتر از ما باشند و به قول خودتان از آب‌وهوای اجتماعی مساعدی برای بروز مشکلات اجتماعی برخوردار، اما چرا در جامعه ما واکنش‌ها به این شکل شد؟

- هند یک کشور با قومیت و مذاهب مختلف است. این تحریک و شیطنت‌های رسانه‌ای حتماً برای هندوستان با آن جمعیت بسیار و جوانانش وجود دارد اما چرا این اتفاق آنجا رخ نداده است؟ یعنی اوضاع و رفاه زندگی در هند بهتر از اینجاست؟ نیست؛ من به شما می‌گوییم که نیست. در خیابان‌های بمبئی افرادی را دیدم که لنگ پیچ بودند. خواستم جایی دریکی از مساجد نماز بخوانم، دیدم،‌ یک سبد شبیه سبدهای انگور و میوه ما وجود دارد که یک نفر کنارش نشسته است،‌ متوجه شدم آنجا می‌خوابد. درواقع خانه اوست! اما چرا باوجوداینکه ما امکانات بیشتری داریم و چنین محرومیتی در کار نیست، چنین اعتراض و اتفاقاتی را در جامعه می‌بینیم؟ اینجا مردم و جوانان از شایعات منتشرشده درباره رانت، رشوه، فساد اقتصادی و عواملی که سبب شود شاهد چنین مواردی باشیم، ناراحت و گلایه‌مندند.

***متأسفانه محتواهای غلط و صحیح در فضای مجازی درباره فساد هم کم نیست. همین می‌تواند به تولید غم و ناامیدی ضریب دهد؟

- جامعه یک منظومه متعددالابعاد، متعددالاجزاء با سطوح، جنبه‌ها و جلوه‌های گوناگون است که هرلحظه به رنگی درمی‌آید. جامعه ایستا نیست، پویاست و هرلحظه در حال تغییر. این ویژگی یعنی پویایی به‌خوبی در جوانان دیده می‌شود. رادیو، تلویزیون، رسانه‌ها به‌خصوص رسانه‌های غرب و دشمن به‌خوبی می‌توانند روی جامعه و نسل جوان اثر بگذارند. آن‌ها متخصص مغزشویی هستند و متأسفانه طبیعی است که هر کار و ترفندی که بلد هستند به کار بگیرند ولی وقتی بستر فراهم باشد، راحت‌تر به اهدافشان می‌رسند و نسل جوان هم سریع‌تر از این رسانه‌ها و القائات اثر می‌گیرند. اما می‌توان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد با تکیه‌بر همین جوان‌ها.

***تبدیل کدام تهدید به کدام فرصت مدنظرتان است، روشن‌تر بفرمایید...

- می‌خواهم بگویم موضوع اصلی، آن رسانه‌ها نیستند. نه اینکه بگوییم اثر ندارند؛ خیلی در این روند نارضایتی‌ها مؤثرند اما اصلی‌ترین عامل همان بستر اجتماعی است که گفتم و اگر دلسوزیم و حقیقتاً دنبال چاره‌جویی نباید از آن غافل شویم. جوان امروز می‌خواهد پیشرو و سازنده باشد. این نکته مهمی است. می‌توان روی این روحیه برنامه‌ریزی کرد. مسئولان برای ساختن، آباد و قوی کردن ایران می‌توانند از این میل قوی سازندگی جوانان استفاده کنند. جوان در این حالت احساس آرامش خواهد داشت. تهدید اعتراض و آشوب به فرصت سازندگی و پویایی تبدیل می‌شود. در این حالت، ایران را همین جوانان خواهند ساخت.

***طبیعتاً هیچ‌کس از بودن فسادمالی در جامعه خوشحال نمی‌شود؛ ما هم. اما چرا نسل‌های گذشته و چند دهه قبل بااینکه سختی بیشتری در زندگی داشتند و به امروز رفاه کمتر، چنین اثرپذیری نداشتند؟

- به‌طورکلی اقتصاد، فساد انگیز است و می‌تواند فساد ساز باشد. ازنظر جامعه‌شناسی باید بگویم که در دنیایی زندگی می‌کنیم که ذهنیت الآن جامعه ما و جهان، مادی است. مسائل مادی مثبت یا منفی به‌شدت بر آن اثر می‌گذارد. حتی بر مناسبات و رابطه عاطفی افراد هم. صادقانه باید گفت و پذیرفت. در یک خانواده یا فامیل حتی باوجوداینکه بسیاری از ما می‌گوییم که حرمت و احترام افراد برای ما یکسان است اما متأسفانه فردی که وضعیت مالی بهتری داشته باشد و پولدارتر باشد، احترام بیشتری به او گذاشته می‌شود. می‌پرسید، این ناشی از چیست؟ می‌گویم؛ ما در دورانی از زمان و جهان زندگی می‌کنیم که به دوران «ذهنیت مادی و حسی» معروف است. پس مسائل مالی و هرگونه خبر درباره آن‌ها می‌تواند جریان ساز باشد.

***به گفته شما مفاسد اقتصادی می‌تواند برانگیزاننده خشم و نارضایتی باشد،‌ با این‌وجود، چه اقدامی باید در این زمینه انجام داد تا مردم حس آرامش بیشتری داشته باشند، لزوماً مشکل با ارتقای رفاه اجتماعی حل می‌شود؟‌

- سرنوشت و برخورد قطعی قانون با افرادی که دارای مفاسد اقتصادی هستند، شفاف و روشن مشخص شود. راه برای بروز مفاسد اقتصادی بسته باشد. به‌تناسب فساد اقتصادی با فرد یا سیستم متخلف و خاطی برخورد شود. به‌نحوی‌که مردم به‌خوبی ‌تأثیر و اصلاح آن را حس کنند. این مفاسد و بسترهای اجتماعی به‌شدت اعتماد اجتماعی را مخدوش می‌کند. این اعتماد باید ترمیم و تقویت شود.

***پس، مبنا اعتماد اجتماعی است...

- «فرانسیس فوکویاما»، می‌گوید که اعتماد دو نوع است. اعتماد «عمودی» و «افقی». اعتماد عمودی، همان رده اعتماد میان مردم و حاکمیت است و اعتماد افقی از جنس اعتماد مردم به مردم. به نظر می‌رسد اعتماد رده اول، تغییر کرده و اتفاقاً رسانه‌های غربی با مانور روی این مسئله به دنبال تضعیف بیشتر این اعتمادند.

مردم زمانی که اعتیاد،‌ بیکاری، زباله گردی و مواردی مانند این را در جامعه می‌بینند، ناراحت می‌شوند. دلشان می‌خواهد، کاری انجام دهند تا مشکل رفع شود. زمانی که حاکمیت برای رفع این مشکلات قدم بردارد و مردم بهبود آن شرایط را ببینند، این اعتماد تقویت می‌شود. وقتی مردم ببینند به تمام یا بیشتر آنچه در این سه، چهار دهه گفته‌شده، عمل می‌شود این اعتماد به‌خودی‌خود تقویت خواهد شد. این به‌خودی‌خود اعتماد ساز و تقویت‌کننده اعتماد است.

***اما یک پرسش جزئی‌تر درباره وقایع و اخبار اخیر. فوت این دختر جوان؛ همه ما را ناراحت کرد و به دنبال آن اتفاقاتی رخ داد، شما درباره واکنش‌های بجای اجتماعی و سوءاستفاده‌ها از این ماجرا بفرمایید.

- جامعه به زن حساس است و همه جای دنیا وضع همین‌طور است در فرهنگ شرق بیشتر. زن اما در جامعه ما تقدس ملی-معنوی بیشتری هم دارد. مردم ما به کار کردن یک خانم، دست‌فروشی یک دختربچه در خیابان یا کودکان کار خیابانی حساسیت بیشتری نشان می‌دهند تا نگاه معمول به زن در دیگر جوامع. این حساسیت روی مقام زن در جامعه ما نکته مهمی است،‌ همان‌طور که در ماجرای اخیر دیدیم،‌ مردم نسبت به‌اتفاق رخ‌داده برای آن دختر جوان واکنش نشان دادند. بنابراین آنچه در واکنش به فوت خانم مهسا امینی می‌بینیم ناشی از همین تقدس جایگاه زن در جامعه ایرانی است. شما ببینید دشمن از این موضوع استفاده کرده و با شعاری مانند «زن،زندگی،آزادی» جلوآمده.

***چه بخواهیم چه نخواهیم، ماهیت وقایع اخیر و نحوه بازتاب رسانه‌ای آن در جهان، سبب شده گام‌هایی برداشته شود برای ادعاهایی که می‌خواهند بگویند که جوان امروز ایران با مفهوم دیانت مشکل دارد. حتی مسئولان آمریکایی که می‌گویند برای حمایت از مردم ایران، تحریم‌ها بر ایران را بیشتر می‌کنند! این بار گفته‌اند که ایران باید غیرهسته‌ای و غیردینی شود. شما به‌عنوان یک جامعه‌شناس که سال‌هاست این جامعه، تحولات درونی و تعاملات جهانی آن را رصد می‌کند، بگویید که جوان امروز ایرانی را چگونه می‌بینید؟

- برای جامعه نمی‌توان نسخه پیچید. جوان امروز تغییر کرده است. باید با جوانان مدارا کرد. حرف جوانان را شنید. اینکه جوانان حس کنند که شنیده می‌شوند، بسیار کمک‌حال است. بیشتر آن‌هایی که کف خیابان هستند،‌ جوانان دهه هشتاد هستند. خانواده‌ها نگرانی دارند بابت فرزندانشان که در این جمع‌ها شرکت نکنند یا نگرانی‌هایی از این قبیل. جوان ایرانی اما غیرت دارد. به مسائل پیرامونش دقیق و حساس است. ما جوانان ایرانی که در اعتکاف می‌بینیم، در پیاده‌روی اربعین مگر همین جوان‌ها با انواع نحوه پوشش نیستند. در مجالس مذهبی همین جوان‌ها را می‌بینیم. دهه محرم و عزاداری روز عاشورا هم. ازنظر من، نه آن نگاه غربی درست است نه نگاهی در داخل که بخواهد جوانان را تفکیک کند، خوب و بد کند یا به‌اجبار یا شیوه نادرست آن‌ها را دعوت به هنجارها کند. با جوانان باید با زبان روز خودشان صحبت کرد. نسل جوان نسل پیشروست برای آنکه آن‌ها و خواسته‌هایشان را دریابیم و درک کنیم باید به‌خوبی و به‌موقع آن‌ها را بشنویم.

***باوجوداین غیرت دینی و علاقه مذهبی اما این تفاوت نظر جوانان درباره برخی مسائل اعتقادی ناشی از چیست و چطور باید با آن برخورد کرد؟

- من به‌عنوان یک جامعه‌شناس به شما می‌گویم که نسل جوان به‌سوی تعالی حرکت می‌کند. این نسل ویژگی‌های خاص خود را دارد. جوانان امروز جهان فکر می‌کنند که هیچ عمل و اندیشه‌ای، حرمتش واجب نیست و می‌توان از آن تخطی کرد. آن‌ها می‌گویند که ما هستیم که جامعه را می‌سازیم. بنابراین اندیشه و سودای ساختن جامعه ایده آل خود را دارند. منظورم جوانان جهان است. با این اوصاف چه باید کرد؟‌

جوانان ما نیاز به شنیده شدن دارند تا بتوانند خواسته‌هایشان را مطرح کنند. آن‌ها دلشان می‌خواهد درباره مشکلاتی که در جامعه می‌بینند نقد، نظر و راهکار ارائه دهند. در فضای گفتگو، تعامل پیش می‌آید. جامعه یکدست و همدل می‌شود. جوان امروز باید چیزی را درک تا پیروی کند. جوانان ما غیورند. اعتقادات خوب و گرایش معنوی ارزشمندی دارند. خواسته‌های منطقی از زندگی، اشتغال، ازدواج و تفریحات سالم و رفاه دارند که باید برنامه‌ریزی و پاسخگویی شود.

***انگیزه اصلی جوانانی که با اعتراض به خیابان آمده‌اند را چه می‌بینید و برای برون‌رفت از این شرایط چه باید کرد؟

- جوانان ما، همین جوانان معترض در خیابان به نظر من برخلاف آنچه به‌اشتباه تصور می‌شود؛‌ دنبال دیده شدن نیستند بلکه دنبال شنیده و درک شدن هستند. این نکته بسیار مهمی است. کدام جوان است که دلش بخواهد، کشورش تجزیه و تخریب شود یا به دنبال دیده شدن بخواهد آشوب کند؟! جوان ایرانی این‌طور نیست. این مسئله شنیده شدن جوانان خیلی نکته مهمی است.

بخشی از هیجانی که این روزها در خیابان‌ها دیدیم، واقعاً ناشی از همین موضوع به نظر می‌رسد. باید با نسل جدید به زبان خودش صحبت کرد و آن را شنید. اگر خواهان امنیت، آرامش و زندگی مقتدرانه در جامعه هستیم باید به این نکته بسیار توجه کنیم که جوان امروز باید مجاب شود نه اینکه اجابت کند. این عیب نسل جدید نیست بلکه تفاوت و تغییر نسل جدید با نسل گذشته است. درک این موضوع برای حکمرانی، زندگی اجتماعی و برنامه‌ریزی، ترسیم و تقویت افق دید کشور مهم است.




Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه