توهمی 48 ساعته برای فتح تهران/تصمیم برای حمله به ایران با طراحی عملیات فروغ جاویدان
کد خبر: ١٦٣٣٠٢ تاریخ انتشار: ٠٥ مرداد ١٤٠٠ - ١١:٤٤
صفحه نخست » تیتر یک
توهمی 48 ساعته برای فتح تهران/تصمیم برای حمله به ایران با طراحی عملیات فروغ جاویدان

منافقین بعد از قطعنامه قرار بود 48 ساعته تهران را فتح کنند، برای همین با حدود 30 تیپ زرهی و همراهی رژیم بعث راهی مرزهای ایران شدند، عملیاتی که نامش فروغ جاویدان بود، اما با بیش از 4 هزار نفر کشته به شکست انجامید.

 
 
گروه گفتمانی صابرنیوز: سازمان مجاهدین خلق از تابستان 1365 که تشکیلات و مرکزیت خود را به عراق انتقال داد تا تابستان 1367 تحت حمایت همه جانبه صدام قرار داشت‌. هدف صدام از پذیرش هسته مرکزی سازمان بسیج نیروهای انسانی آنان در مسیر اهداف نظامی خود علیه ایران بود. عملیات «فروغ جاویدان‌» سوم مرداد 1367 ـ یک هفته پس از پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل توسط جمهوری اسلامی ایران ـ آغاز شد. عراق طی یک ماهی که از زمان پذیرش قطعنامه توسط ایران تا زمان برقراری آتش بس در جبهه‌ها باقی مانده بود، حملاتی را با هدف کسب امتیاز از ایران برای استفاده از آن در جلسات مذاکرات صلح انجام داد.
 
سازمان همچنین با حمایت و تحریک رژیم بغداد، عملیات نظامی عمده خود را در مرزهای غربی کشور با حضور چهار هزار نفر از نیروهای سازمان آغاز کرد. این نیروها، حمله را با ادوات نظامی سبک و سنگینی که صدام در اختیارشان گذاشته بود و استفاده از صدها خودرو اهدایی ، از سرپل ذهاب و اسلام‌آباد آغاز کردند.
 
پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران‌،وضعیت تعرضی عراق پس از این پذیرش و پشتیبانی علنی آمریکا از عراق و حمله موشکی به هواپیمای ایرباس ایران درخلیج فارس‌، این تصور را در سازمان به وجود آورده بود که می‌توانند با یک حمله بزرگ خود را به تهران برسانند . قرار بود، نیروهای سازمان از مسیر همدان و قزوین وارد تهران شوند. به همین دلیل رهبری سازمان از این عملیات با نام" از مهران تا تهران‌" نیز یاد می‌کرد. این نیروها که از نقاط مختلف جهان برای اعزام به ایران‌، در عراق گرد آمده بودند، قصد داشتند براساس یک زمان‌بندی، با بهره‌گیری از 25تیپ ـ 5 هزار نفرـ در مدت 33 ساعت و در 5 مرحله پس از عبور از شهرهای سرپل ذهاب و اسلام آباد، از همدان و قزوین نیز گذشته‌، خود را به تهران برسانند .
همزمان با پیشروی نیروهای سازمان در عمق خاک ایران‌، برای جلوگیری از عملیات هوایی هواپیماها و هلیکوپترهای ایران ، پایگاههای شکاری نوژه همدان‌، وحدتی دزفول‌، پادگان تیپ 2 سقز و همچنین پایگاه هوانیروز کرمانشاه توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد. یک روز پس از شروع عملیات ـ چهارم مردادـ نیروهای سازمان با حمایت آتش توپخانه عراق از سرپل ذهاب گذشته وارد اسلام آباد غرب شدند. اما در همین روز تهاجم آنان با مقاومت نیروهای ایرانی مواجه شد و پیشروی آنان با عملیات متقابل قوای ایران و حمایت مردم محلی با عنوان «عملیات مرصاد» در مناطق مرزی متوقف شد. طی درگیری سختی که در منطقه «چهارزبر» اتفاق افتاد، بسیاری از نفرات سازمان کشته شدند و بخش اعظم تجهیزاتشان منهدم شد و با بسته شدن سه راه اسلام آباد ـ ملاوی‌، راه عقب‌نشینی آنان نیز مسدود گردید.
 
بدین ترتیب در روزهای بعد دیگر اثری از نیروهای سازمان در منطقه نبود. گزارش‌های خبری تعداد کشته‌های منافقین را در این عملیات بین 1600 تا 2000 نفر ذکر کردند. در این تجاوز بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپاره‏انداز 80 میلی‏متری، 150 قبضه خمپاره‏انداز 60 میلی‏متری و 30 قبضه توپ 106 میلی‏متری منهدم شد. علاوه بر آن ده‏ها دستگاه تانک، نفربر، خودرو و نیز صدها قبضه سلاح سبک و نیز مقادیری تجهیزات پیشرفته الکترونیکی و مخابراتی به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.
شکست سنگین سازمان مجاهدین خلق در عملیات مرصاد ضربه شدیدی بر روحیه باقی مانده نیروهای این سازمان وارد آورد. بسیاری از افراد سازمان که به اسارت درآمده بودند، از سرخوردگی و بن‌بست سخن می‌گفتند و بسیاری دیگر نیز که موفق به فرار از چنگ سازمان شده بودند، به ایران بازگشته و یا به کشورهای اروپایی رفتند. صدام نیز 10 روز پس از این شکست با برقراری آتش بس در تمام طول خطوط جنگ موافقت کرد. عملیات مرصاد نقطه هزیمت سازمان در عراق بود. درپی این عملیات وتحولاتی که در روابط ایران و عراق به وجود آمد، سازمان بیش از پیش منزوی شد .
 
«هاروی موریس» Harvey Morris از روزنامه «ایندیپندنت» Independent طی تحلیلی در مورد اهداف و راهبرد منافقین نوشت: «راهبرد فعلی مجاهدین و عراق، ظاهراً ایجاد یک منطقه آزاد شده در دست مجاهدین است تا از این طریق، سازمان مخالف رژیم ایران، نقشی در توافق نهایی صلح داشته باشد». خبرگزاری رویترز Reutersدر این باره به نقل از یک دیپلمات گزارش داد« تحلیل گران معتقدند این عملیات نمی‌توانسته بدون پشتیبانی قوی ارتش عراق، به ویژه پوشش آتش توپخانه صورت گرفته باشد» . خبرنگار رادیو لندن نیز در این باره گفت« کمتر کسی معتقد است که مجاهدین به تنهایی دارای تجهیزات زرهی، افراد کافی یا حتی نیروی آتش باری باشند که بتوانند بدون پشتیبانی یک ارتش منظم، تا این اندازه در داخل خاک ایران مقاومت نشان دهند».
روزنامه «لوموند» Le Monde حدود یک ماه پیش از عملیات مشترک عراق و منافقین، تصریح کرده بود که ارتش آزادیبخش ملی ایران به عنوان جزیی جداناپذیر از آرایش نظامی‌ارتش عراق است و هر گونه فعالیت نظامی‌آن، بدون اجازه فرماندهی عالی عراق قابل تصور است. خبرگزاری «رویترز» به نقل از دیپلمات‌ها اعلام کرد، با توجه به گفتگوهای صلح که در مقر سازمان ملل در نیویورک ادامه دارد، دیپلمات‌ها گمان می‌کنند بغداد از ارتش آزادیبخش ملی برای حفظ فشار نظامی‌بر تهران استفاده می‌کند. «رادیو لندن» در تحلیلی گفت «حمله مجاهدین به هر منظوری که انجام گرفته باشد، در ظاهر تاثیر مطلوبی در داخل ایران نداشته است. شمار زیادی از مجاهدین در این نبرد کشته شده اند». مفسر نشریه «گاردین» Gaurdian لندن نیز نوشت «طرفداران رجوی قادر نیستند احساس واقعی مردم ایران را درک کنند و نمی‌دانند که ایرانیان با هرگونه افراطی گری از جمله از نوع منافقین، بیزارند. بزرگترین اشتباه رجوی، این بوده است که تشکیلاتش را کاملاً به دامان صدام انداخته و اکثر منتقدان رجوی می‌گویند این کار خودکشی سیاسی است» .
 
در حالی که فرمانده عالی جنگ (آقای‌هاشمی‌رفسنجانی) در خطبه‌های نماز جمعه تهران اعلام داشت «اگر عراق به تجاوزات خود ادامه دهد، شاهد پاسخ ما در میدان جنگ خواهد بود». آمریکایی‌ها که از تحرکات عراق و منافقین علیه ایران ناخشنود بودند، همراه با اعضای داخلی دیگر شورای امنیت و عربستان سعودی، عراق را تحت فشار قرار داده و از کشورهای عربی نیز خواستند به عراق در خصوص پیشروی غیرقابل اداره منافقین هشدار دهند. «چارلز ردمن» Cgarles Redman سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا در موضع گیری آشکاری گفت «ارتش آزادیبخش ملی ایران مستقر در عراق، با پشتیبانی عراق عمل می‌کند و در پی سرنگون ساختن از طریق زور است . آمریکا از گروه‌هایی که در پی سرنگون ساختن دولت ایران از طریق زور هستند، حمایت نمی‌کند» .
پیام امام به مردم وضعیتی همانند روزهای آغاز جنگ به وجود آورد؛ چنان که آقای‌هاشمی‌در ترسیم وضعیت داخلی کشور و روحیه نیروهای داوطلب گفت « بوی نشاط و جهاد در همه جا به مشام می‌رسد ». رادیو لندن در این باره اعلام داشت « ایران، موضع دولت اسلامی‌را در برابر افکار عمومی‌تقویت کرده است. در ایران، بار دیگر حالتی شبیه به پاییز 1980( 1359 ) زمان نخستین حمله عراق به خاک ایران، زنده شده است».
 
علی اکبر راستگو عضو سابق سازمان خاطرات خود از این عملیات را چنین شرح می‌دهد «به دنبال ورود به عراق، در همه امور سازمان تغییراتی ایجاد شد. این تغییرات در شیوه‌ سازماندهی نیروها و جنگ برای سرنگون کردن حکومت اسلامی‌درنظر گرفته شده بود. در همین راستا، شیوه‌های جنگ به شکل جنگ‌های گردانی در مناطق مرزی با ارتش و سپاه پاسداران ایران سازماندهی شد. ضمن اینکه این دوران مصادف با شدت گرفتن جنگ هشت‌ ساله عراق و ایران بود. با آغاز جنگ‌های گردانی که تکامل جنگ‌های چریکی و پارتیزانی نام‌گذاری شد، راهبرد جنگ آزادی‌بخش در آذر ماه سال 1365 پاگرفت. در این راستا چون این راهبرد در نهایت به سود طرف عراقی تمام شد. سیل آموزش‌های نظامی، کمک‌های مادی، تبلیغاتی، پشتیبانی، لجستیکی، اطلاعاتی و سلاح‌های عراقی به سمت سازمان سرازیر شد. در 30 خرداد 1366 تشکیل «ارتش آزادی‌بخش ملی ایران» به صورت رسمی‌از سوی مسعود رجوی در عراق و در خارج از کشور، اعلام شد. در زمستان 1366 قرارگاه اشرف در منطقه خالص در 80 کیلومتری بغداد ساخته شد و تا مرز ایران حدود 150 کیلومتر فاصله داشت. آنها کار خود را با تهاجم به واحدهای کوچک و دسته‌های سپاه، ژاندارمری و ارتش شروع کردند و در کنار ارتش بعث با نیروهای ایرانی وارد جنگ می‌شدند که طی این مدت عملیاتهایی مانند «عملیات آفتاب»، «عملیات چلچراغ» و ... انجام دادند.
 
پذیرش قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی‌ایران، بالاترین شوک را به سازمان منافقین وارد کرد. مقارن همین ایام که سازمان در بلاتکلیفی شدیدی به سر می‌بردند، رجوی توانست صدام را متقاعد کند که قبل از بسته شدن کامل مرزها و اجرای قطعنامه 598 سازمان ملل، به سازمان اجازه‌ی آخرین حمله به خاک ایران را بدهد. سازمان مجاهدین به سرعت دست به کار شد و به تمامی‌هوادارنش در خارج از عراق دستور داد هرچه زودتر خود را به عراق برسانند. در اوایل مرداد 1367، رجوی نشستی با شرکت همه‌ی نیروها در قرارگاه اشرف برگزار کرد. در این نشست رجوی نقشه‌های تدارک شده برای عملیات را نشان داد و حتی محل اقامت خود را در تهران مشخص و ادعا کرد که مردم به محض ورود به ایران به یاری ما می‌شتابند. در روز دوشنبه 3 مرداد 1367، نیروهای منافقین یا همان ارتش آزادیبخش از محور سرپل ذهاب وارد خاک جمهوری اسلامی‌شدند و به سرعت تا نزدیکی شهر کرند غرب پیش رفتند.
علت عدم درگیری تا این محل به گفته‌ی آیت الله‌هاشمی‌رفسنجانی این بود که آگاهانه برای منافقین تله گذاشته بودیم و اینکه «ما در را باز کردیم تا همه درون کیسه کنیم و درش را ببندیم.» نیروهای منافق متشکل از 10 لشکر رزمی، شامل 35 تیپ زرهی و پشتیبانی در این عملیات که منافقین آن را « فروغ جاویدان» و رزمندگان اسلام «مرصاد» نامیدند، شرکت کردند. رجوی خود شخصا، طبق معمول در این عملیات نیز شرکت نداشت و از داخل خاک عراق، عملیات را هدایت می‌کرد. فرمان آتش را نیز مریم رجوی صادر کرد.
 
سخنگوی آنان، اهداف سازمان را از این عملیات چنین اعلام کرد: « راهبرد مجاهدین وارد آوردن هرچه بیشتر تلفات به نیروهای ایران و باز کردن راه برای یک انقلاب عمومی‌ضد [امام]خمینی است» . همزمان در یکی از رسانه‌های غربی نیز راهبرد منافقین ایجاد منطقه آزاد شده اعلام شد تا پس از جنگ با استقرار در آن منطقه، منافع حکومت ایران را تهدید کنند. رهبر سازمان که هنوز نمی‌خواست باور کند که دیگر به عنوان طرف مذاکره صلح مطرح نیست، مذاکرات صلح از سوی جمهوری اسلامی‌ایران را مصنوعی و بهانه‌ای برای اتلاف وقت اعلام کرد، از همین رو، معتقد بود که «نباید اجازه داد رژیم ایران فرصت دیگری برای وقت تلف کردن بیابد و از امضای قرارداد صلح طفره رود.»
در این عملیات برای هر یک از محورها به تناسب اهمیت یک یا دو تیپ درنظر گرفته شده بود و فرماندهان مختلفی را برای حوزه عملیات مشخص گردیده بود . دولت عراق نیز در این عملیات با ادواتی از قبیل 120 دستگاه تانک، چهارصد دستگاه نفربر، نود قبضه خمپاره‌انداز هشتاد میلی‌متری، هزار قبضه تیربار کلاشینکف، سی قبضه توپ 106 میلی‌متری و هزار دستگاه کامیون و خودرو آنان را یاری می‌کرد. همزمان با پیشروی نیروهای منافقین در عمق خاک ایران، برای جلوگیری از عملیات هوایی هواپیماها و بالگردهای جمهوری اسلامی‌ایران، هواپیماهای عراقی تعدادی از پایگاه‌های هوایی را بمباران کردند.
 
رجوی در روز قبل از حرکت به سمت ایران در نشست‌هایی که به وسیله‌ فرماندهان تیپ‌های خود ترتیب داد، خط و خطوط سازمان را در این حمله برای افراد توضیح داد. بدین مضمون که فردای آن روز، همه به سمت مرز ایران حرکت ، اول به کرمانشاه و سپس به تهران خواهند رفت و به یقین در این مسیر تعدادشان دهها برابر خواهد شد، زیرا مردم دسته دسته در مسیر به آنها خواهند پیوست و نهایتا تهران به سادگی فتح خواهد شد. در این نشست همچنین به ناتوانی رژیم جمهوری اسلامی‌به بسیج نیرو تاکید شده و آنرا نقطه‌ مطلق ضعف دانسته بود و قرار ملاقات همگان در میدان آزادی تهران گذاشته شده بود!
تلفات زیادی در همان راه بازگشت وارد می‌شود و بسیاری از نفرات در درون خودروها تیر می‌خوردند و تعداد زیادی از خودروها هم هدف قرار می‌گیرند. سرانجام علیرغم تلفات بسیار، مابقی خود را به کرند می‌رسانند و از آنجا به داخل عراق عقب‌نشینی می‌کنند... بالاخره لشکر شکست‌خورده به قرارگاه برمی‌گردد. روحیه‌ها متفاوت است. بخشی با دیدن جنگ حساب ناشده متفکرند و اکثریت برحسب عادت چون آقای رجوی عملیات را پیروزمند و فروغ جاویدان خود را فخر تاریخ مبارزه و پیروزی بزرگ خلق ایران می‌نامند و لب به تایید می‌گشایند. »
 
طی عملیات مرصاد اعضایی از منافقین که در این عملیات حضور داشتند و بعدها از سازمان جدا شدند تلفات انسانی را 2000 تن کشته اعلام کرده‌اند و خود سازمان مجاهدین از 1263 کشته خبر می‌دهد. بسیاری از اعضای شورای ملی مقاومت از جمله کاظم باقرزاده ، محمد حسین حبیبی ، ابوذر ورداسبی ، علی زرکش، مهین رضایی و بسیار دیگر جزو کشته شدگان بودند . رجوی 12 روز پس از عملیات فروغ جاویدان در نشست توجیهی و جمع‌بندی در پایگاه اشرف، دلیل شکست سازمان در این عملیات را نداشتن بینش توحیدی پرسنل نظامی‌سازمان ارزیابی کرد.
خاطرات سعید شاهسوندی از عملیات
شاهسوندی عضو سابق سازمان درباره تلفات مجاهدین در عملیات فروغ تصریح می‌کند « در این عملیات 1265 نفر در درگیری‌ها کشته شدند و تعداد 500 نفر نیز دستگیر و اسیر شدند. یعنی بیش از نصف ارتش رجوی در این عملیات از بین رفت و نابود شد و مابقی آن به عراق بازگشتند . یاس و سرخورده گی افراد سازمان پس از شکست عملیات فروغ، به کلی روحیه آنها را تخریب کرده بود. پس از عملیات رجوی با جمع آوری باقیمانده افراد خود و حضور پدر و مادرهای مجاهدین در نشست به اصطلاح جمع بندی عملیات فروغ تلاش دارد تا حد مقدور با پر نشان دادن محل تجمع و نشست جلوی افت روحی افرادش را بگیرد. رجوی که عادت دارد تلخی بار شکست‌های
راهبردک خود را با خنده و شادابی بکاهد، در این نشست نیز مطالبش را با خنده شروع کرد » .
 
به گفته شاهسوندی شخص رجوی دستاوردهای عملیات را این گونه بر شمرد:
1- از سال 1360 تاکنون هیچگاه ضربه ای تا این میزان مهم و تاثیرگذار در ابعاد مختلف به رژِم وارد نکرده بودیم.
2- لرزاندن سراپای رژیم که به وضوح با توجه به عکس العمل‌هایش، سرنگونی آن را نوید می‌هد.
3- گذشتن نیروهای مجاهدین از خط مرزی و رفتن به عمق 150 کیلومتری خاک ایران.
4- آزاد کردن و کنترل درآوردن تعدادی از شهرهای مرزی برای زمان معین.
5- تکان دادن جامعه و آماده نمودن آن برای سرنگونی.
6- بازتاب گسترده عملیات در رسانه‌های جهانی.
شاهسوندی بعد از دستگیری در عملیات مرصاد می‌گوید « شدت انحصارطلبی و تبلیغات دروغ سازمان به حدی بود که به تدریج و روزبروز معدود متحدان سازمان هم از دور و برش پراکنده شدند . سازمان به جائی رسید که امروز در انزوای مطلق قرار گرفته به طوری که از نیروها و شبه نیروهای جمع آوری شده خبری نیست. وی اضافه کرد: شدت انزوا و پرت افتادگی سازمان به حدی بود که آخرین نمونه اش را در عملیات اخیر مرصاد شاهدش بودیم که با توسل به انواع عوامفریبی‌ها و لطایف الحیل و دروغ, حداکثر 5 هزار نفر از گوشه و کنار دنیا جمع آوری کردند و کسانی که غالباً فاقد آموزش نظامی‌بودند به گمان اینکه خواهند توانست با این تعداد افراد در مقابل یک انقلاب عظیم ده ساله با نیروهای میلیونی حمایت کننده ایستادگی کنند .
عملیات فروغ، حتی با حداقل دانش عقل نظامی، خودکشی محسوب می‌شد. شرکت کنندگان عملیات تعدادشان کمتر از شش هزار نفر بود که بسیاری از آنها از اروپا و آمریکا آمده و جنگ به معنی واقعی کلمه را ندیده و حتی تیراندازی بلد نبودند. ما ساعت چهار بعد از ظهر دوشنبه سوم مرداد 1367 از مرز خسروی عبور کردیم و وارد ایران شدیم، اولین مقاومت نیروهای ایرانی در مقابل ما ساعت هفت و نیم هشت شب در گردنه پاتاق در حوالی کرند صورت گرفت که نیروهای ارتش بودند و فاقد انگیزه کافی برای مبارزه و بسرعت صحنه را خالی کردند. درگیری کوتاهی نیز در کرند داشتیم و درگیری کمی‌بزرگتری در اسلام آباد، اما این همه مسئله نبود، درگیری اصلی پس از اسلام آباد و در تنگه حسن آباد رخ داد که ضدحمله از سمت سه راه ملاوی از ساعت دو و نیم پس از نیمه شب شروع شد که در نهایت نیروهای مجاهدین که میان تنگه چهارزبر و دشت حسن آباد استقرار داشتند زمین گیر شده و شکست خوردند.
در مدتی که ما پیشروی می‌کردیم، واکنش مردم غیرنظامی‌در مقابل ما بیشتر به شکل فرار از مهلکه بود، نه اینکه آن گونه که رهبری مجاهدین پیش بینی می‌کرد، به ما بپیوندند. یکی از علل اصلی کندی حرکت نیروهای مجاهدین که روی جاده آسفالته اصلی تردد می‌کردند، ازدحام مردمی‌بود که با تراکتور و کامیون و حتی پای پیاده، در حال فرار بودند. در اینکه طرح مسعود رجوی در راه اندازی این عملیات، رؤیایی بود جای هیچ بحثی نیست.
در عملیات فروغ هزار و سیصد تا هزار و چهارصد تن از نیروهای مجاهدین، یعنی حدود بیست و هفت درصد نیروهای شرکت کننده در عملیات کشته شدند که البته اگر نیروهای مجاهدین پیشروی بیشتری می‌کردند، تلفاتشان هم بسیار بیشتر می‌شد. تعدادی نیز دستگیر شدند که اکثر آنها به سرنوشت کشته شدگان پیوستند. من دو بار زخمی‌شدم که هر دو پایم از کار افتاد و بیهوش و دستگیر شدم. در حالی که هر دو پایم تقریباً فلج شده و دو نفر بسیجی از زیر بغلم گرفته بودند. من از افراد شناخته شده مجاهدین بودم، سابقه طولانی داشتم، در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس از شیراز نامزد انتخاباتی بودم با بسیاری از مقامهای حکومتی ، مثل آقای رجایی و آقای‌هاشمی‌رفسنجانی و خیلی‌های دیگر، از زمان مبارزات دوران شاه آشنایی داشتم. افرادی از سپاه پاسداران و اطلاعات شیراز که آنجا حضور داشتند من را شناختند و مانع از اعدام من شدند.
البته دل آنها برای من نسوخته بود بلکه می‌خواستند از من اطلاعات به دست بیاورند. چهار سال در زندان بودم و احتمال اعدام من همچنان وجود داشت و با یاری سعید حجاریان و یارانش بود که توانستم مقام‌های جمهوری اسلامی‌را قانع کنم که از سازمان مجاهدین خلق بریده و تحول یافته ام و سرانجام آزاد شدم. این عملیات دسته گلی بود که آقای رجوی به حکومت جمهوری اسلامی‌ایران تقدیم کرد. من تقریباً اطمینان دارم که چنین عملیاتی دیگر در ایران تحقق نخواهد یافت و اگر رخ بدهد، خودکشی بسیار وسیعتر و مهلکتری خواهد بود."
منابع :
- سایت فرهنگ پایداری.
- راستگو، علی اکبر، مجاهدین خلق در آیینه تاریخ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران - 1384.
- درودیان، محمد، پایان جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران 1379.
- بررسی مطبوعات جهان، نشریه شماره 1338، 26/5/1367، اداره کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- سعید شاهسوندی بی بی سی یکشنبه 25 ژوئیه 2004 .
 


برچسب ها: مرصاد , منافقین


Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه