صابرنیوز: کمیل خجسته در یادداشتی نوشت: ایران، اوکراین نمی‌شود؛ چون عقلانیت دفاعی ـ امنیتی او مبتنی بر «بازدارندگی فعالانه» تعریف شده است. این عقلانیت از چهار عنصر تشکیل شده است:
۱. دستیابی به تجهیزات و خوداتکایی در ادوات استراتژیک: از همان ابتدا ایران انقلابی تصمیم گرفت تا نیازهای خود را بسازد و خود اتکا شود. در دهه ۶۰ موشک‌سازی را جدی گرفت. آسمان بی‌دفاع ایران را که جولانگاه هواپیماهای جنگی فرانسوی و موشک‌های روسی و امریکایی شده بود را پس گرفت. بر فناوری ساخت پهپاد مسلط شد تا آنجا که پهپادهایش همین هفته از طریق حزب‌الله وارد سرزمین‌های اشغالی شد و با مهم‌ترین بازیگر ضدامنیتی ایران یعنی صهیونیست‌ها درون قلعه خودشان رودررو شد. ناوشکن جماران را ساخت و با ناوشکن‌های مشابه مثل مکران و سهند توانست عمق عملیات خود را به آب‌های آزاد و اقیانوس‌ها برساند و بر آن مسلط شود. هنوز داستان اسکورت نفتکش‌ها به ونزوئلا، داستان مقابله با دزدان دریایی سومالی و داستان نفتکش انگلیسی و نفتکش عربستانی از یادها نرفته است. اگر جهاد خودکفایی در نیروی هوایی نبود هیچ‌گاه در دوران جنگ تام‌کت‌ها نمی‌توانستند آسمان را پس بگیرند و امروز هواپیمای جنگی کوثر ساخته شود.
۲. شناسایی و تسلط بر نقاط ژئوپلیتیک: تنگه هرمز با ایده قایق‌های عاشورا بر ناوهای غول‌پیکر هواپیمابر پس گرفته شد. با همراه‌سازی ملت‌ها و دولت‌های مقاومت، انقلاب اسلامی به دشمن ذاتی خودش اسرائیل چنان نزدیک شده است که فاصله دفاعی‌اش به مرزهای اشغالی چسبیده شده است. امروز و عملا سرزمین‌های اشغالی توسط ارتش سوریه، حزب‌الله لبنان و از درون هم مجاهدان فلسطینی محاصره شده است. اسرائیل وارد یک آرایش انفعالی قلعه‌ای شده و مجبور است که از ماهیت اشغالگر خود درون قلعه‌اش دفاع کند و حالت تهاجمی سابقش به تدافعی تبدیل شده است.
از طرف دیگر با توسعه تفکر مقاومت مرزهای امنیتی ایران فراتر از سرزمینش کشیده شده است. ایران با داعش کیلومترها دورتر از شهرهایش جنگید. هم به امنیت مردم منطقه کمک کرد و هم مردمش را در آرامش نگه داشت.
۳. کنش متقابل: در زمانی واکنش ایران به تهدیدهای امریکا این بود که از هر نقطه‌ای که حمله شود آن نقطه خاک آمریکا خواهد بود و آن کشور پاسخ خواهد دید. امروز با تغییر توان ایران سطح پاسخ ایران هم تغییر کرده است. واکنش ایران در همان سطحیست که آمریکایی‌ها انجام بدهند. آن‌ها می‌دانند و تجربه کرده‌اند که وعده ایران صادق است. پینگ‌پنگ کشتی‌های صهیونیستی و ایرانی روی آب‌ها، ماجرای موشک‌باران بلندی‌های جولان، ماجرای عین‌الاسد و پشت‌بند آن استراتژی سهمگین انتقام سخت که تبدیل به انرژی برای اخراج اشغالگران آمریکایی از منطقه شده است تجربیات نه خیلی دور امریکایی‌ها از پاسخ به اقداماتشان است که کنش را برای آن‌ها پرهزینه و یا حتی بی‌فایده و باضرر کرده است.
۴. کنشگران مجاهد: این مکتب رزمندگان دلاوری دارد که جان بر کف در میدان این راهبردها را پیاده می‌کنند. از آن کماندویی که در مقابل لوله تیربار ناو انگلیسی از هلیکوپتر به پایین می‌آید و نفتکش انگلیسی را در جهت دفاع از منافع مردم ضبط می‌کند تا آن شهیدی که در فرودگاه بغداد امریکایی‌ها مظلومانه شهیدش می‌کنند.
در سایه این چهار عنصر است که امنیت برای مردم ایران یک نعمت دست‌یافتنی میشود و ایران، اوکراین نمی‌شود.
۱. دستیابی به تجهیزات و خوداتکایی در ادوات استراتژیک: از همان ابتدا ایران انقلابی تصمیم گرفت تا نیازهای خود را بسازد و خود اتکا شود. در دهه ۶۰ موشک‌سازی را جدی گرفت. آسمان بی‌دفاع ایران را که جولانگاه هواپیماهای جنگی فرانسوی و موشک‌های روسی و امریکایی شده بود را پس گرفت. بر فناوری ساخت پهپاد مسلط شد تا آنجا که پهپادهایش همین هفته از طریق حزب‌الله وارد سرزمین‌های اشغالی شد و با مهم‌ترین بازیگر ضدامنیتی ایران یعنی صهیونیست‌ها درون قلعه خودشان رودررو شد. ناوشکن جماران را ساخت و با ناوشکن‌های مشابه مثل مکران و سهند توانست عمق عملیات خود را به آب‌های آزاد و اقیانوس‌ها برساند و بر آن مسلط شود. هنوز داستان اسکورت نفتکش‌ها به ونزوئلا، داستان مقابله با دزدان دریایی سومالی و داستان نفتکش انگلیسی و نفتکش عربستانی از یادها نرفته است. اگر جهاد خودکفایی در نیروی هوایی نبود هیچ‌گاه در دوران جنگ تام‌کت‌ها نمی‌توانستند آسمان را پس بگیرند و امروز هواپیمای جنگی کوثر ساخته شود.
۲. شناسایی و تسلط بر نقاط ژئوپلیتیک: تنگه هرمز با ایده قایق‌های عاشورا بر ناوهای غول‌پیکر هواپیمابر پس گرفته شد. با همراه‌سازی ملت‌ها و دولت‌های مقاومت، انقلاب اسلامی به دشمن ذاتی خودش اسرائیل چنان نزدیک شده است که فاصله دفاعی‌اش به مرزهای اشغالی چسبیده شده است. امروز و عملا سرزمین‌های اشغالی توسط ارتش سوریه، حزب‌الله لبنان و از درون هم مجاهدان فلسطینی محاصره شده است. اسرائیل وارد یک آرایش انفعالی قلعه‌ای شده و مجبور است که از ماهیت اشغالگر خود درون قلعه‌اش دفاع کند و حالت تهاجمی سابقش به تدافعی تبدیل شده است.
از طرف دیگر با توسعه تفکر مقاومت مرزهای امنیتی ایران فراتر از سرزمینش کشیده شده است. ایران با داعش کیلومترها دورتر از شهرهایش جنگید. هم به امنیت مردم منطقه کمک کرد و هم مردمش را در آرامش نگه داشت.
۳. کنش متقابل: در زمانی واکنش ایران به تهدیدهای امریکا این بود که از هر نقطه‌ای که حمله شود آن نقطه خاک آمریکا خواهد بود و آن کشور پاسخ خواهد دید. امروز با تغییر توان ایران سطح پاسخ ایران هم تغییر کرده است. واکنش ایران در همان سطحیست که آمریکایی‌ها انجام بدهند. آن‌ها می‌دانند و تجربه کرده‌اند که وعده ایران صادق است. پینگ‌پنگ کشتی‌های صهیونیستی و ایرانی روی آب‌ها، ماجرای موشک‌باران بلندی‌های جولان، ماجرای عین‌الاسد و پشت‌بند آن استراتژی سهمگین انتقام سخت که تبدیل به انرژی برای اخراج اشغالگران آمریکایی از منطقه شده است تجربیات نه خیلی دور امریکایی‌ها از پاسخ به اقداماتشان است که کنش را برای آن‌ها پرهزینه و یا حتی بی‌فایده و باضرر کرده است.
۴. کنشگران مجاهد: این مکتب رزمندگان دلاوری دارد که جان بر کف در میدان این راهبردها را پیاده می‌کنند. از آن کماندویی که در مقابل لوله تیربار ناو انگلیسی از هلیکوپتر به پایین می‌آید و نفتکش انگلیسی را در جهت دفاع از منافع مردم ضبط می‌کند تا آن شهیدی که در فرودگاه بغداد امریکایی‌ها مظلومانه شهیدش می‌کنند.
در سایه این چهار عنصر است که امنیت برای مردم ایران یک نعمت دست‌یافتنی میشود و ایران، اوکراین نمی‌شود.
ارسال به دوستان
ارسال با پیامک
ارسال با واتس آپ
ارسال از طریق لاین