در چند سال گذشته همواره دشمنان نظام اسلامی سعی داشتند با رخنه در دانشگاهها و استفاده از فضای امن این محیط و با سوءاستفاده از دانشجویان به شکلی آگاهانه یا ناآگاهانه فعالیتهایی که قادر به انجام آن در محیط بیرون از دانشگاهها نیستند را به محیطهای علمی و آموزشی تعمیم دهند. تبدیل اتمسفر دانشگاه به فضایی پرالتهاب و تنشزا و کشاندن این التهاب به کف جامعه، سناریویی بود که سالها در دستور کار قرار گرفت و هربار با هوشیاری اکثریت دانشجویان و نیروهای مسئول شکست خورد. در ایامی که به دلیل همهگیری ویروس منحوس کرونا مردم کشورمان علاوه بر جنگ با ویروس خطرناک و مقابله در مقابل تحریمهای ظالمانه، شاهد از دست دادن عزیزانشان بودند،چند تن از دانشجویان دانشگاه شریف با ارتباط با منافقین کوردل به عنوان رذلترین دشمنان مردم ایران، مشغول فعالیتهای سری و خطرناکی بودند تا به مردم و مملکت ضربه بزنند.
علی یونسی و امیرحسین مرادی، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که اخیراً توسط نیروهای اطلاعاتی ایران بازداشت شدهاند. جالب است بدانیم خانواده یونسی کارنامهای سیاه در همکاری با گروهک مجاهدین خلق دارند. برادر او یعنی «رضا یونسی» که در حال حاضر مقیم سوئد است، دانشجوی اخراجی دانشگاه امیرکبیر است که فعالیت خود را در سالهای ابتدایی دهه هشتاد در خبرنامه امیرکبیر آغاز و سپس به واسطه «زیبا» خالهاش که از اعضای شورای مرکزی گروهک منافقین در پاریس بود، ارتباطگیری با این گروهک را شروع کرد و بعنوان یک سمپات منافقین به فعالیت در محیط دانشجویی پرداخت؛ او در عین حال هستهای ۱۵ نفره از دانشجویان و دوستان نزدیکاش را تشکیل میدهد و با تقسیم کار انجام شده در راستای اهداف گروهک منافقین اقدام میکند. رضا یونسی در سال ۱۳۸۵ پس از اخراج از دانشگاه امیرکبیر به سوئد رفت و برای جذب افراد از روشهای تطمیعی و وعدههای مالی و تحصیلی به دانشجویان، سرویسدهی به گروهک منافقین را این بار از خارج از کشور آغاز کرد.
«یوسف یونسی» پدر خانواده یونسی هم سابقه دستگیری در سال ۱۳۶۳ را به دلیل اقدامات تروریستی و عضویت در سازمان منافقین دارد که در آن زمان به ۱۲ سال زندان محکوم میشود، اما پس از تحمل ۳ سال حبس، عفو و از زندان آزاد میشود. «زیبا» همسر وی و مادر رضا و علی یونسی هم سابقه عضویت و فعالیت در گروهک منافقین را دارد. «مجید» دایی رضا و علی یونسی نیز که عضو گروهک منافقین بود، در سال ۱۳۶۰ کشته شد. عامل اصلی و سرحلقه اتصال این خانواده به گروهک تروریستی منافقین، «زیبا» خاله رضا و علی یونسی است که همسر او هم در عملیات مرصاد کشته شد. زیبا که سابقه عضویت در شورای مرکزی گروهک منافقین را داشت، در سال ۱۳۸۷ و بر اثر ابتلا به سرطان در پاریس مُرد.(۱)
در عین حال، چهره معصوم و وضعیت تحصیلی این دو نفر ممکن است هر مخاطبی را به تردید وا دارد که آیا زندان جای دانشجویان به ظاهر نخبه است؟ صریحترین و دقیقترین جواب به این سوال را غلامحسین اسماعیلی در نشستی خبری به سوال یک خبرنگار داد. سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره بازداشت دو تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف گفت: «این افراد متاسفانه به گروههای ضدانقلاب به ویژه گروهک تروریستی منافقین وصل شده بودند و ارتباطاتی با آنها برقرار کرده بودند و تحت تعلیمات این گروهک به دنبال انجام اقدامات خرابکارانه در کشور بودند و یکسری اقدامات ایذایی نیز انجام داده بودند. در بازرسی از منازل آنها اقلام انفجاری کشف شد و ما به این موضوعات کار داریم. این توطئه دشمن بود که میخواستند در این شرایط کرونایی یک بلوایی ایجادکننده که با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) این توطئه خنثی شد.»
عدهای همواره از دستگیری دانشجویان ناراضی و گلایهمندند اما آیا شغل و حرفه افراد میتواند مانع از اعمال قانون شود؟ آیا دانشجوی قاتل با بازاری قاتل فرق دارد؟ در این رابطه نیز سخنگوی قوه قضائیه اینگونه توضیح میدهد: «در بازداشت افراد به حرفه و شغل افراد توجهی نداریم، این افراد (دو دانشجو) به گروههای ضدانقلاب متصل و با گروهک تروریستی منافقین ارتباط داشتند.»
لازم است این دیدگاه صحیح برای همه تبیین شود که به هر حال هر مجرمی، شغل، پیشه، تخصص، تحصیلات و ویژگیهایی دارد که خیلی محتمل است تناسبی با عمل ارتکابی وی به عنوان جرم نداشته باشد. به عنوان مثال، دستگیری و حبس شهردار سابق تهران به اتهام قتل همسرش از سوی دادگاه، گواهی بر این مدعاست. باری، دستگاه قضا موظف است برای صیانت از حقوق عمومی و برقراری امنیت به شکل ویژهای دانشجو بودن، نخبه بودن، مسئول بودن و ... را در بررسی ارتکابات یک نفر در نظر نگیرد. هر چند در دادرسی عادلانه تشکیل پرونده شخصیت میتواند ویژگیهای فردی وی را در میزان سنگینی و سبکی رای قاضی دخیل کند.
در پرونده حاضر نیز چهره به ظاهر معصوم این دانشجویان و رزومه علمی ایشان نباید باعث نادیده گرفتن عمل ارتکابی آنان گردد. چه بسا باید این یک مطالبه عمومی باشد نه اینکه عدهای از سر جهل و جوزدگی و احساسات، سنگ یک متهم به اصطلاح نخبه را به سینه بزنند.
در سوی دیگر اما، حمایت برخی از به اصطلاح تشکلهای دانشجویی معلومالحال از این دو دانشجوی بازداشت شده، در نوع خود تعجببرانگیز بود! جالب آنکه، این نخستینبار نیست که مجموعههای دانشجویی یکبارمصرف و دولتساخته پای خود را از قوانین فراتر میگذارند و از خطوط قرمز عبور میکنند.
در پایان جا دارد تا این گلایه را از نهادهای آموزشی کشور بالاخص وزارت علوم مطرح نمود که چرا پیش از ورود این قبیل دانشجونمایان به داخل محیطهای علمی، اقدامات پیشگیرانه لازم نظیر مراقبتهای امنیتی و ایضاً بررسی سوابق خانوادگی ایشان، کنترل نمیشود تا شاهد حجم عظیمی از مظلومنمایی به نفع این جریان خطرناک نباشیم؟ این همه در حالیست که وزارت علوم پیشتر نیز با موضعگیریهای متساهلانه خود در قبال دیگر منافقین دانشجونما منجمله «شبنم مددزاده»، «مهدیه گلرو»(۲) و...، اجازه ورود این دست منافقین شناسنامهدار را به کلاس های درس داده است! منافقینی که اکنون با فرار به آن سوی مرزها، مشغول لجنپراکنی علیه نظام و مقامات بلندپایه آن هستند!
_____________
پینوشت:
1- سایت مشرق / شناسه خبر: 1069864
2- سایت روزنامه کیهان / شناسه خبر: ۱۲۲۰۴۱
علی یونسی و امیرحسین مرادی، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که اخیراً توسط نیروهای اطلاعاتی ایران بازداشت شدهاند. جالب است بدانیم خانواده یونسی کارنامهای سیاه در همکاری با گروهک مجاهدین خلق دارند. برادر او یعنی «رضا یونسی» که در حال حاضر مقیم سوئد است، دانشجوی اخراجی دانشگاه امیرکبیر است که فعالیت خود را در سالهای ابتدایی دهه هشتاد در خبرنامه امیرکبیر آغاز و سپس به واسطه «زیبا» خالهاش که از اعضای شورای مرکزی گروهک منافقین در پاریس بود، ارتباطگیری با این گروهک را شروع کرد و بعنوان یک سمپات منافقین به فعالیت در محیط دانشجویی پرداخت؛ او در عین حال هستهای ۱۵ نفره از دانشجویان و دوستان نزدیکاش را تشکیل میدهد و با تقسیم کار انجام شده در راستای اهداف گروهک منافقین اقدام میکند. رضا یونسی در سال ۱۳۸۵ پس از اخراج از دانشگاه امیرکبیر به سوئد رفت و برای جذب افراد از روشهای تطمیعی و وعدههای مالی و تحصیلی به دانشجویان، سرویسدهی به گروهک منافقین را این بار از خارج از کشور آغاز کرد.
«یوسف یونسی» پدر خانواده یونسی هم سابقه دستگیری در سال ۱۳۶۳ را به دلیل اقدامات تروریستی و عضویت در سازمان منافقین دارد که در آن زمان به ۱۲ سال زندان محکوم میشود، اما پس از تحمل ۳ سال حبس، عفو و از زندان آزاد میشود. «زیبا» همسر وی و مادر رضا و علی یونسی هم سابقه عضویت و فعالیت در گروهک منافقین را دارد. «مجید» دایی رضا و علی یونسی نیز که عضو گروهک منافقین بود، در سال ۱۳۶۰ کشته شد. عامل اصلی و سرحلقه اتصال این خانواده به گروهک تروریستی منافقین، «زیبا» خاله رضا و علی یونسی است که همسر او هم در عملیات مرصاد کشته شد. زیبا که سابقه عضویت در شورای مرکزی گروهک منافقین را داشت، در سال ۱۳۸۷ و بر اثر ابتلا به سرطان در پاریس مُرد.(۱)
در عین حال، چهره معصوم و وضعیت تحصیلی این دو نفر ممکن است هر مخاطبی را به تردید وا دارد که آیا زندان جای دانشجویان به ظاهر نخبه است؟ صریحترین و دقیقترین جواب به این سوال را غلامحسین اسماعیلی در نشستی خبری به سوال یک خبرنگار داد. سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به سوالی درباره بازداشت دو تن از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف گفت: «این افراد متاسفانه به گروههای ضدانقلاب به ویژه گروهک تروریستی منافقین وصل شده بودند و ارتباطاتی با آنها برقرار کرده بودند و تحت تعلیمات این گروهک به دنبال انجام اقدامات خرابکارانه در کشور بودند و یکسری اقدامات ایذایی نیز انجام داده بودند. در بازرسی از منازل آنها اقلام انفجاری کشف شد و ما به این موضوعات کار داریم. این توطئه دشمن بود که میخواستند در این شرایط کرونایی یک بلوایی ایجادکننده که با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) این توطئه خنثی شد.»
عدهای همواره از دستگیری دانشجویان ناراضی و گلایهمندند اما آیا شغل و حرفه افراد میتواند مانع از اعمال قانون شود؟ آیا دانشجوی قاتل با بازاری قاتل فرق دارد؟ در این رابطه نیز سخنگوی قوه قضائیه اینگونه توضیح میدهد: «در بازداشت افراد به حرفه و شغل افراد توجهی نداریم، این افراد (دو دانشجو) به گروههای ضدانقلاب متصل و با گروهک تروریستی منافقین ارتباط داشتند.»
لازم است این دیدگاه صحیح برای همه تبیین شود که به هر حال هر مجرمی، شغل، پیشه، تخصص، تحصیلات و ویژگیهایی دارد که خیلی محتمل است تناسبی با عمل ارتکابی وی به عنوان جرم نداشته باشد. به عنوان مثال، دستگیری و حبس شهردار سابق تهران به اتهام قتل همسرش از سوی دادگاه، گواهی بر این مدعاست. باری، دستگاه قضا موظف است برای صیانت از حقوق عمومی و برقراری امنیت به شکل ویژهای دانشجو بودن، نخبه بودن، مسئول بودن و ... را در بررسی ارتکابات یک نفر در نظر نگیرد. هر چند در دادرسی عادلانه تشکیل پرونده شخصیت میتواند ویژگیهای فردی وی را در میزان سنگینی و سبکی رای قاضی دخیل کند.
در پرونده حاضر نیز چهره به ظاهر معصوم این دانشجویان و رزومه علمی ایشان نباید باعث نادیده گرفتن عمل ارتکابی آنان گردد. چه بسا باید این یک مطالبه عمومی باشد نه اینکه عدهای از سر جهل و جوزدگی و احساسات، سنگ یک متهم به اصطلاح نخبه را به سینه بزنند.
در سوی دیگر اما، حمایت برخی از به اصطلاح تشکلهای دانشجویی معلومالحال از این دو دانشجوی بازداشت شده، در نوع خود تعجببرانگیز بود! جالب آنکه، این نخستینبار نیست که مجموعههای دانشجویی یکبارمصرف و دولتساخته پای خود را از قوانین فراتر میگذارند و از خطوط قرمز عبور میکنند.
در پایان جا دارد تا این گلایه را از نهادهای آموزشی کشور بالاخص وزارت علوم مطرح نمود که چرا پیش از ورود این قبیل دانشجونمایان به داخل محیطهای علمی، اقدامات پیشگیرانه لازم نظیر مراقبتهای امنیتی و ایضاً بررسی سوابق خانوادگی ایشان، کنترل نمیشود تا شاهد حجم عظیمی از مظلومنمایی به نفع این جریان خطرناک نباشیم؟ این همه در حالیست که وزارت علوم پیشتر نیز با موضعگیریهای متساهلانه خود در قبال دیگر منافقین دانشجونما منجمله «شبنم مددزاده»، «مهدیه گلرو»(۲) و...، اجازه ورود این دست منافقین شناسنامهدار را به کلاس های درس داده است! منافقینی که اکنون با فرار به آن سوی مرزها، مشغول لجنپراکنی علیه نظام و مقامات بلندپایه آن هستند!
_____________
پینوشت:
1- سایت مشرق / شناسه خبر: 1069864
2- سایت روزنامه کیهان / شناسه خبر: ۱۲۲۰۴۱