آقای ظریف؛ الفبای سیاست را نمی‌دانید یا الفبای غیرت را؟
کد خبر: ١٦١٦٣٣ تاریخ انتشار: ٠٦ بهمن ١٣٩٨ - ١٥:٤٧
صفحه نخست » مطالب وسط
کمک دولت به قاتل مستاصل !!
آقای ظریف؛ الفبای سیاست را نمی‌دانید یا الفبای غیرت را؟

آمریکایی‌ها مدت‌هاست کلمه مذاکره را به‌کار نمی‌برند و از گفت‌وگو صحبت می‌کنند و به‌جای مذاکره می‌گویند بیایید با هم حرف بزنیم؛ لکن اگر....

به گزارش صابرنیوز، مواضع این روزهای دولتی‌ها یادآور این جمله رهبرانقلاب است که خطاب به دولتمردان اصلاحات گفتند: «کسانی که دم از مذاکره‌ی با امریکا می‌زنند، یا از الفبای سیاست چیزی نمی‌دانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند.»
 
خبرنگار اشپیگل از ظریف میپرسد: آیا شما امکان مذاکره با آمریکا بعد از ترور سلیمانی را منتفی می‌دانید؟ ظریف پاسخ می‌دهد برای ما اهمیتی ندارد چه کسی در کاخ سفید ساکن است... دولت ترامپ می‌تواند، گذشته خود را اصلاح کند، تحریم‌ها را لغو کند و به میز مذاکره بازگردد. ما همچنان در میز مذاکره هستیم.
 
این قسمتی از مصاحبه چند روز قبل محمدجواد ظریف با نشریه آلمانی اشپیگل است.ظریف در پاسخ به این سوال که بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی آیا باز هم درهای مذاکره با آمریکا را باز می‌بیند به صورت کاملا منفعلانه اعلام آمادگی کرد تا با ترامپ پشت میز مذاکره بنشیند. او اعلام کرد برای وی فرقی ندارد که چه کسی در کاخ سفید باشد، در واقع این جمله به معنی این است که رئیس جمهور کنونی آمریکا هم که دستش به خون فرمانده سپاه قدس و ابومهدی مهندس آلوده است برای دولت روحانی قابل مذاکره است!
 
 
ترامپ اما با تحقیر بیشتر این انفعال ظریف را جواب داد. او در توئیتی دست رد به سینه ظریف زد و نوشت:  «وزیر خارجه ایران می‌گوید ایران می‌خواهد با ایالات متحده آمریکا مذاکره کند، اما می‌خواهد که تحریم‌ها لغو شود. نه، تشکر!»
 
مشخص نیست غرب گرایان چطور به خود اجازه میدهند با دولت تروریستی آمریکا که برجام را هم زیر پا گذاشته اعلام آمادگی برای مذاکره و دادن امتیازات بیشتر کنند؟
 
این اقدام و اظهارات ظریف حتی باعث شده که ترامپ وجهه خود را هم در داخل آمریکا بازسازی کند. رئیس جمهور آمریکا که هنوز پرونده استیضاحش در سنا باز است حالا میتواند سر خود را بالا بگیرد و به دروغ به جهان اعلام کند که فشار حداکثری او پاسخ داده است! 
 
این در حالی است که انتشار قطره چکانی آمار تلفات نیروهای نظامی آمریکا در عین الاسد میرود تا بحرانی برای دولت کنونی آمریکا ایجاد کند و پیام شکست هیمنه این کشور و اختلافات داخلی را فراهم کند. اما دولت روحانی همزمان یا تظاهرات میلیونی مردم عراق که خواستار خروج آمریکایی ها از کشور و منطقه هستند نه تنها قادر نیست (یا نمی‌خواهد) از این رخداد و ضربه بزرگ ایران به آمریکا استفاده کند که حتی پیام ضعف ارسال میکند.
این کنشگری غیرمنطقی وزارت امورخارجه و دولت روحانی حتی منجر به واکنش اساتید روابط بین الملل نیز شده است.
 
 
مواضع منفعلانه، ما را در اوج قدرت در موضع ضعف قرار می‌دهد
مجتبی عبدخدایی، عضو هیات‌علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه علامه‌طباطبایی در گفت‌وگو با فرهیختگان ضمن اشاره به مواضع اخیر وزیر امور خارجه و تکرار چندباره موضوع امکان مذاکره با آمریکا در فضای پس از شهادت سردار سلیمانی اظهار داشت: «شناخت فضای بین‌المللی از مهم‌ترین اصول دیپلماسی است و اساسا یکی از گذرگاه‌های تمایز دیپلماسی فعال و منفعل از اینجا مشخص می‌شود.»
 
وی افزود: «دیپلماسی منفعل پاسخی یکسان و کلیشه‌ای برای تمامی شرایط دارد، در حالی که دیپلماسی فعال از فرصت‌های مختلف بیشترین استفاده را برای مهار رقیب و ارتقای جایگاه کشور در نظام بین‌الملل می‌برد.»
 
این کارشناس مسائل بین‌الملل در تبیین شرایط فعلی حاکم بر مناسبات دو کشور ادامه داد: «باید توجه داشت تمامی مولفه‌ها و متغیرها در منطقه پس از شهادت سردار سلیمانی با پیش از آن کاملا متفاوت شده است. آمریکایی‌ها از ابتدایی‌ترین اصول حاکم بر حقوق بین‌الملل عبور کرده و به‌صورت علنی به آن مباهات می‌کنند. یکی از محبوب‌ترین چهره‌های نظام را به شهادت رسانده‌اند و مقامات آمریکایی به‌صورت رسمی و خارج از هرگونه نزاکت بین‌المللی رجزخوانی کرده و جانشین سردار سلیمانی را تهدید به ترور می‌کنند.»
 
عبدخدایی ادامه داد: «از سویی مردم با تشییع پیکر باشکوه سردار سلیمانی اوج عصبانیت خود را از دولتمردان آمریکایی نشان می‌دهند و از دیگرسو مردم عراق حماسه‌ای بی‌نظیر و باورنکردنی از وحدت و انسجام علیه آمریکایی‌ها آفریدند و مردم دیگر کشورهای منطقه نیز وضعیتی مشابه آن دارند.»
 
وی با بیان اینکه موارد یادشده تنها بخشی از واقعیت‌هایی است که در ایران و منطقه جریان دارد، در ادامه این سوال را مطرح کرد که آیا در چنین شرایطی با یک جمله کلیشه‌ای اساسا می‌توان مناسبات ایران و آمریکا را تعریف کرد؟
 
عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی خاطرنشان کرد: «مسئولان محترم دیپلماسی باید توجه داشته باشند سیاست خارجی به‌مثابه «فرآیندی مدیریتی» عمل می‌کند که برای اثربخشی، نیازمند استفاده هماهنگ و منسجم تمامی ابزارهای موجود در این محیط است.»
 
عبدخدایی ادامه داد: «این ابزارها بهره‌گیری طیف گسترده‌ای از توان نظامی، اقدامات اقتصادی، عملیات ادراکی روانی، تهدیدات، مداخله و استفاده از اهرم‌های فشار متنوع را می‌طلبد و لازم است برای دستیابی به اهداف، ترکیبی از آنها به‌طور منسجم و همزمان مورد استفاده قرار گیرند.»
 
وی در توصیف نسبت موجود میان مذاکره و منطق قدرت در محیط بین‌الملل اضافه کرد: «در این میان، دیپلماسی و مذاکره متصدی مدیریت بعد ادراکی قدرت است؛ بعدی که نقش آن از ابزارها و منابع قدرت کمتر نیست. منتها قدرت کشور هنگامی از کارآیی لازم برخوردار است که بتواند با مهارت به رقیب نمایش داده شود و این وظیفه خطیر دستگاه دیپلماسی است.»
 
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «هر اندازه دیپلمات‌ها به‌عنوان نمایش‌دهندگان قدرت از مهارت و توانمندی بیشتری برخوردار باشند، زمینه کسب امتیازات بیشتر و دستیابی به منافع و اهداف بالاتر در پای میز مذاکرات فراهم‌تر خواهد بود و این‌طور نیست که تعامل در مذاکرات به‌معنای بهره‌گیری از بیان لطیف و جملات یکسان و همیشگی باشد.»
 
عبدخدایی ادامه داد: «اگر سایر ابزارهای قدرت، توانمندانه عمل کنند اما دستگاه دیپلماسی نتواند جلوه این قدرت را به‌خوبی برای طرف مقابل به تصویر بکشد، عملا تلاش‌ها را بی‌ثمر کرده است تا چه رسد به اینکه اظهارنظرها، خود نقش خنثی‌کننده قدرت را ایفا کنند.»
 
وی با بیان آنکه قطعا جمهوری اسلامی به‌دنبال افزایش تنش نیست و مسئولان نظام از این درایت برخوردارند که تنش‌ها را در حد قابل‌قبولی مدیریت و کنترل کنند، یادآور شد: «آمریکایی‌ها از حضور و خشم گسترده مردم منطقه دچار هراس شده‌اند و موج پس از شهادت سردار سلیمانی آثار عظیم خود را آشکار کرده و اقدامات ما در زمینه کاهش تعهدات برجامی در ماه‌های اخیر در کنار تقویت موضع نظامی کشور، آنان را در موضع ضعف قرار داده است و ثمربخش بودن استراتژی بازدارندگی نامتقارن نشان داده که زمان عملا به‌نفع غربی‌ها پیش نمی‌رود. کمااینکه اصرار آنان بر مذاکره شاهد این مدعاست.»
 
عبدخدایی خاطرنشان کرد: «با توجه به اینکه استراتژی کلان جمهوری اسلامی بر خروج آمریکا از منطقه تعریف شده و ظرفیت مردمی منطقه آمادگی فراوانی برای تجهیز و بسیج منابع در این راستا دارد، دستگاه دیپلماسی در زمینه تحقق این راهبرد مسئولیت سنگینی برعهده دارد و در حداقلی‌ترین حالت، باید قدرت منطقه‌ای کشور را به رخ دشمن بکشد و از آن برای تعریف راهکارهای جلوگیری از نفوذ و مداخله دشمن بهره جوید.»
 
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «تعابیری از این‌دست که «ما پیشینه هزارساله داریم و عجله‌ای نداریم» عملا نباید به نادیده گرفتن ظرفیت گسترده دیپلماسی برای تاثیر بر ادراک دشمن منجر شده یا موجب آن شود که دستگاه دیپلماسی از بار مسئولیت شانه خالی کند.»
 
عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی در پایان تکرار بیش از حد اینکه اقدام مقابله‌ای به پایان رسیده در عرف دیپلماسی، عامل ایجاد ادراک غلط در دشمن دانست و تصریح کرد: «چنین مواضعی در اوج قدرت ما را در موضع ضعف نشان می‌دهد.»
 
 
توسل به حقوق بین‌الملل بدون توجه به منطق قدرت راهگشا نیست
علیرضا کوهکن، از دیگر اعضای هیات‌علمی دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی با اشاره به اظهارات وزیر امور خارجه مبنی‌بر امکان مذاکره با آمریکا بعد از ترور سردار سلیمانی به دست نظامیان این کشور، درصورت بازگشت این کشور به میز مذاکره و رفع تحریم‌ها به فرهیختگان گفت: «من یک تفاوت بین صحبت‌های وزیر امور خارجه با برخی افراد دیگری که این حرف را در داخل بیان می‌کنند، قائل می‌شوم. اظهارات آقای ظریف در این مصاحبه بیشتر تلاشی است برای ابطال این تصویر‌سازی آمریکایی‌ها مبنی‌بر اینکه ایالات متحده قائل به مذاکره بوده و ایران مخالف آن است.»
 
وی افزود: «اگرچه در شرایط کنونی و بعد از شهادت سردار سلیمانی مطرح‌کردن این موضوع به این شکل کار زیاد جالبی نیست اما صحبت‌های وزیر امور خارجه را باید در این چارچوب تحلیل کرد.»
 
این استاد دانشگاه ادامه داد: «با این حال برخی نیز در داخل، نه از منظر واکنش به تبلیغات آمریکایی‌ها بلکه به‌صورت واقعی گمان می‌کنند مذاکره بین ایران و ایالات متحده در شرایط حاضر می‌تواند به نتیجه برسد و منافع کشور را تامین کند.»
 
وی با تاکید بر آنکه این عده مناسبات حاکم بر فضای روابط بین‌الملل را بسیار ساده و در حد روابط دوستانه در محله و کوچه فرض می‌کنند، اضافه کرد: «این قبیل تحلیل‌ها ناشی از آن است که این عده منطق روابط بین‌الملل را نمی‌دانند؛ منطقی که مبنی‌بر قدرت و کسب منافع است.» کوهکن خاطرنشان کرد: «آمریکایی‌ها مدت‌هاست کلمه مذاکره را به‌کار نمی‌برند و از گفت‌وگو صحبت می‌کنند و به‌جای مذاکره می‌گویند بیایید با هم حرف بزنیم؛ لکن اگر همان حرف زدن را هم در نظر بگیریم یا مذاکره که مرحله بالاتر است و بده‌وبستان با خود به‌همراه دارد، این پدیده باید دو طرف داشته باشد.» این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: «آمریکایی‌ها سردار سلیمانی را ترور کردند و در بیانیه ابتدایی که پنتاگون داد، نسبت به واژه ترور تصریح شده بود. درواقع آنها غیر از جنایتی که انجام دادند و تلاشی که کردند تا قدرت منطقه‌ای ما را محدود کنند و بزرگ‌ترین سردار مبارزه با تروریسم را از منطقه حذف کنند، می‌خواستند این پیام سیاسی را در حوزه سیاست خارجی به ایران بدهند که ما به‌هیچ‌وجه حاضر به هیچ نوع تعاملی با شما نیستیم.» وی با بیان آنکه به نظر بسیاری از کارشناسان بین‌المللی، این اقدام به‌منزله خراب کردن تمام پل‌های پشت‌سر آمریکا بود، ادامه داد: «سخن گفتن برخی در داخل از مذاکره در شرایط کنونی واقعا غیرقابل فهم است. به هر حال زمانی شما برای ژست دیپلماتیک حرفی را بیان می‌کنید و ممکن است در فضای موضع‌گیری خیلی چیزهای دیگر هم بگویید، اما یک زمانی است که به این گفته‌ها اعتقاد هم دارید و این دقیقا مصداق حکایتی است که می‌گوید فردی چندبار گفت سر کوچه آش می‌دهند و درنهایت خود او هم کاسه‌اش را برداشت و رفت تا آش بگیرد.»
 
کوهکن در توضیح منطق قدرت حاکم بر محیط بین‌الملل گفت: «از زمانی که علم روابط بین‌الملل شکل گرفت این موضوع مطرح بوده و در دانشگاه‌های ما نیز در ترم اول و اولین درسی که در مبانی علوم‌سیاسی به دانشجو داده می‌شود تصریح می‌شود سیاست، علم قدرت است؛ نه چیز دیگر، اما متاسفانه خیلی‌ها دکتری می‌گیرند و همین را هم نمی‌آموزند.» عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی خاطرنشان کرد: «همه مباحث در حاشیه این موضوع است و این چیزی است که ما در عرصه بین‌الملل همواره با آن مواجه هستیم. کمااینکه یک نمونه خیلی ساده آن را می‌توان در رفتار سیاست خارجی ترامپ شاهد بود.» وی با بیان آنکه رئیس‌جمهور آمریکا قواعد نظام بین‌الملل را به‌راحتی نقض می‌کند و ترور سردار سلیمانی نمونه بارز آن است، گفت: «همان‌طور که ملاحظه می‌شود بعد از این نقض‌ها هیچ واکنش عملی به‌خصوصی نیز نسبت به آن اتفاق نمی‌افتد. به بیان دقیق‌تر، خود ترامپ هم به‌صراحت بیان می‌کند ما به‌دلیل آنکه قدرت داریم نباید نگران واکنش بقیه باشیم و زور کسی به ما نمی‌رسد.»
 
کوهکن با ذکر نمونه‌ای دیگر توضیح داد: «دیوان کیفری بین‌المللی می‌خواهد برخی نظامیان آمریکایی را به‌خاطر موضوعاتی که تحت‌عنوان جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی مطرح می‌کند، تحت تعقیب قرار دهد اما یکی از کارهایی که آمریکا انجام داد این بود که اگر این کار را انجام دهید من با شما برخورد می‌کنم و به همین دلیل موضوع به کلی منتفی شد.»
 
این استاد دانشگاه با تاکید بر آنکه منطق قدرت به همین سادگی است، گفت: «قواعد حقوق بین‌الملل، قواعد مهمی است اما بدون در نظر گرفتن منطق قدرت تاکنون در سیاست بین‌الملل نتیجه‌ای از آن ندیده‌ایم. با این حال برخی چون درک درستی از این منطق ندارند، تصور می‌کنند این ظاهر اتوکشیده مقابل دوربین‌هاست که روابط بین‌‌الملل را شکل می‌دهد و تا این حد ساده‌انگارانه به آن فکر می‌کنند.»
 
وی در توضیح چرایی منافات مذاکره ایران و آمریکا با منافع ملیکشور و دلایل به مصلحت نبودن آن گفت: «ساده‌ترین دلیل این است که ایالات متحده و کسانی که اکنون در دولت کنونی آمریکا مناسبات خاورمیانه را تنظیم می‌کنند هیچ تمایلی برای اینکه با ما گفت‌وگو کنند، ندارند.»
 
به گفته کوهکن، ما در روابط بین‌الملل دو مدل نگاه داریم؛ مدل اول به‌شدت اگرسیو و سلطه‌جو و تهاجمی عمل می‌کند و می‌گوید چون زور دارم همه‌چیز را با زور به دست می‌آورم و نیاز به چیز دیگری ندارم. مدل دوم این را می‌داند که به‌کار بردن زور همیشه حدی دارد و اگر از این حد بیشتر شود، زور به‌تدریج کارایی خود را از دست می‌دهد.
 
عضو هیات‌علمی دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: «نوع اول در خیلی جاها قابل ملاحظه است و ساده‌ترین شکل آن را در منطقه شاهد هستیم. کمااینکه ترامپ هر زمانی پول کم می‌آورد می‌گوید عربستان‌سعودی پول بدهد. این پول برای شخص بن‌سلمان نیست که به آمریکا می‌دهد، برای مردم عربستان است اما به‌راحتی آن را به آمریکایی‌ها می‌دهد.»
 
وی ادامه داد: «مدل دوم که با خود تعامل حداقلی را به‌دنبال دارد می‌گوید من 10 درصد از نیازهای شما را در نظر می‌گیرم اما 90 درصد دیگر را برای خود نگه می‌دارم که همین الان هم ترامپ کاری که در مذاکرات با ژاپن و بخشی از اروپایی‌ها می‌کند همین است و شاهدیم برخی مواقع درباره آنها واژه‌های خیلی تندی را به‌کار می‌برد و واژه وحشی یا درنده‌خو را به‌کار می‌برد.»
 
کوهکن با بیان آنکه اکنون نگاه آنها به ایران دقیقا همین است که هیچ راهی برای اینکه به شما امتیازی بدهیم وجود ندارد، گفت: «طرف مقابل با هر ابزاری که می‌تواند عملا به ما اعلام می‌کند ما قصدی برای تعامل با شما نداریم.» وی در پایان هرگونه ابراز تمایل به مذاکره در چنین شرایطی را به‌مثابه عاشق شدن یک‌طرفه دانست و با بیان آنکه فعلا مذاکره‌ای اتفاق نمی‌افتد، تصریح کرد: «بنابراین صحبت کردن درباره آن در وضعیت فعلی فایده‌ای ندارد و تنها وقت تلف کردن است.»
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
منبع: رجانیوز




Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب


صفحه اصلی | ارتباط با ما | آرشیو | جستجو | پیوندها | لیست نظرات | درباره ما | نظرسنجی | RSS | ایمیل | نسخه موبایل
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه