گروه فرهنگی صابرنیوز:محسن عرب اسدی: علی ملاقلیپور کارگردان و مستندساز کشورمان که به تازگی مستند «راه طی شده» را ساخته و راهی جشنواره عمار کرده است، در خبرگزاری تقریب حضور یافت.
«راه طی شده» جدید ترین اثر علی ملاقلیپور به تهیه کنندگی محمد امین نوروزی از تازهترین تولیدات مرکز مستند سوره و مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری بسیج که به صورت اختصاصی در سینمامارکت منتشر شده است و روایتی از افکار و اندیشههای مهدی بازرگان به عنوان روشنفکر دینی، سیاستمدار و نخست وزیر دولت موقت ایران در سال ۵۷ است.
در این مستند شخصیت مهندس بازرگان در گفتوگو با افرادی همچون محمد توسلی، هاشم صباغیان، ابوالفضل حکیمی، اکبر بدیعزادگان، مجتبی مطهری، محمدمهدی جعفری، فریدون سحابی، محمدنوید بازرگان مورد واکاوی قرار گرفته است.
نام این مستند که با عنوان «راه طی شده» تولید شده، برگرفته از عنوان یکی از مهمترین کتابهای بازرگان به همین نام است.
وی معتقد است: من خودم را فیلمساز نمی دانم اما تشنه ی فیلمسازی هستم.فیلمساز به معنای اینکه شغلم فیلمسازی باشد نیستم زیرا در این صورت ما باید هرچیزی را به هر قیمتی بسازیم در حالی که سینما هنری است که باید از کنار آن مردم را متعهد کنیم؛ همانطور امام فرمود: «هنر دمیدن روح تعهد در انسانهاست.»
بیشتر بخوانید:
جشنواره عمار باید دایره فیلمسازی خود را بزرگتر کند/ ماجرای رزمندهای که «رسول ملاقلیپور» را به یک آدم متعهد تبدیل کرد
بخش دوم و پایانی این گفتوگو که درباره خط سیاسی این مستند و تحلیل رفتار منافقین دهه شصت است، در ادامه میآید:
تقریب: چطور شد که شما از یک فیلم مثل «قندون جهزیه» به یک مستند سیاسی با موضوع خاص رسیدید؟ آیا به نظر شما حضور مستند سیاسی یک امر ضروری در جامعه است؟
ملاقلیپور: تاریخ به قطع از هر نظری معلم انسان است، تاریخ را اگر بچههای انقلابی مطرح نکنند مطمئنا جریانهای لیبرال یا جریانهای چپ که به شدت دل در گرو سوسیالیسم و مارکسیسم دارند به نفع خودشان مطرح میکنند.
ما با شعار "خدایا خدایا،تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما" توقع داریم خداوند بدون عمل و بدون اراده پاداش دهد، درحالی که اگر جریانهای چپ یا لیبرال تلاش بیشتری داشته باشند خداوند حتما تفکرات آنها را محقق خواهد کرد چراکه این قانون و قاعده ی الهی است.
حرکت پانزده خرداد امام (ره) چقدر درک شد،چقدر راجع امام مطالعه کردیم؟ که بتوانیم بازتاب دهیم. خیلیها هستند که همچنان نگاهی مادی به امام دارند، یکی از پایه های حرکتی امام عدالت بود، پس ما باید مسائل تاریخی را
برخی با شعار "خدایا خدایا،تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما" توقع دارند خداوند بدون عمل و بدون اراده پاداش دهد
مطرح کنیم و جریان های مادی گرا را نقد کنیم.
تقریب: فکر میکنید چرا این مستند شما با این حجم از واکنشهای تند روزنامهای مثل «سازندگان»،«اندیشه پویا» یا «صدا» مواجه شد؟
ملاقلیپور: این جریان متنفرند از کسی که بخواهد نقد کند و خدشهای به باورهایشان ایجاد کند، در طی سالیان قبل آنها به وسیله مجلات و موسسه انتشاراتی که در خدمت نهضت آزادی داشتند همواره در حال تبلیغ و توسعه باورهایشان هستند.
همانطور که می بینم در فیلمی که نهضت آزادی در رابطه با مهندس بازرگان ساخته و در آپارات پخش کرده می گویند: اگر نگوییم مهندس بازرگان پیامبر بوده است به قطع جزو صالحان ویژه خداوند است!
کما اینکه باور پیامبری در کتب مهندس بازرگان موجود است.در کتاب «راه طی شده» مهندس بازرگان می گوید: یک دانشمند فیزیک یا شیمی می تواند به حد پیامبری راه گشا باشد که همین سر فصل پایه انحراف جوانان نهضت آزادی میشود و بعدها سازمان مجاهدین خلق را تشکیل میدهند و همین به نام خدا به نام خلق که در ابتدای کلام سازمان مجاهدین وجود دارد یکی از نشانه های تاثیر این کتب است.
طی سالیان در فضاهای مجازی و فضاهای مکتوب تلاش میکنند چهره مهندس بازرگان را یک چهره اصلاحگر، آرام، خوشفکر و آیندهنگر نشان داده و امام و جریان انقلاب اسلامی و در کل منقلب کردن را مساوی با تخریب کردن معرفی کنند.
اما کاری که «راه طی شده» کرد، عمیق شدن در تاریخ و نشان دادن این بود که جریان مبارزه مسلحانه و تروریسم مجاهدین خلق تندرو و اهل افراط بودند، مجاهدینی که فرزندان مهندس بازرگان بودند.
* مستند راه طی شده بازی روشنفکران را بر هم زد
ابزار امام برای انقلاب اعلامیه، نوار کاست و هیئت های موتلفه بود که تجمیع کردند و روحانیت متفکر و مبارزی مانند شهید مطهری و شهید بهشتی و شهید باهنر که به سخنرانی میفرستادند، به معرفی مکتب انقلاب میپرداختند. درحالی که مهندس بازرگانی که شخصیت آرامی از او به نمایش می گذارند جوان ترها را به تند ترین و خشن روش برای انقلاب میفرستاد و خودش از طریق حقوق بشر غربی سعی میکند به شاه فشار بیاورد که این خودش بی پایه و اساس است،مگر می شود شاهی که تحت حمایت غرب هست از طریق حقوق بشر غربی تحت فشار قرار داد؟ لذا مستند «راه طی شده» مانند تمامی فیلم ها نقات قوت و ضعف دارد و قابل نقد است اما چرا مورد نقد عصبی قرار میگرد و بایکوت می شود؟ چون بازی را بهم میزند.
تقریب: اما با این حال نهضت آزادیها معتقدند که «راه طی شده» باعث شد که مهندس بازرگان از بایکوت خبری جمهوری اسلامی خارج شود و حتی به صورت نقد هم که شده بر سر زبانها بیفتد، شما این برداشت را قبول دارید؟
ملاقلی پور:بله مهندس بازرگان از بایکوت خبری بیرون آمد اما با چه تصویری اهمیت دارد، با این تصویر بیرون آمد که پایه گذار سازمان مجاهدین خلق بوده است. البته خیلیها در رابطه با مهندس بازرگان کنجکاو شدند و بهتر است در این باره مطالعه
.در کتاب «راه طی شده» مهندس بازرگان می گوید: یک دانشمند فیزیک یا شیمی می تواند به حد پیامبری راه گشا باشد که همین سر فصل پایه انحراف جوانان نهضت آزادی میشود و بعدها سازمان مجاهدین خلق را تشکیل میدهند
کنند و به قطع بهترین راهکار مطالعه عمیق در تمامی طرفین است.
برزگترین مشکل ما این نیمه خواندهها هستند،چه طرفداران و چه مخالفان فرقی ندارد؛ همانطور که در «راه طی شده» میبینیم بازرگان صرفا سیاهی مطلق نبود، وی در حوزه مهندسی لوله کشی آب تهران را انجام میداد و در حوزه نفت تلاشهای قابل تقدیری دارد و اصلا شاید به دلیل همین توانایی مدریت اجرایی بود که آقای مطهری با اینکه می دانستند مهندس بازرگان اختلاف هایی با امام (ره) دارند اما پیشنهاد داد به عنوان دولت موقت بیایند و به امور سامان بدهند.
البته که انتخاب مهندس بازرگان به عنوان دولت موقت دلیل دیگری نیز داشت، در شرایطی که هنوز انقلاب تثبیت نشده بود و امکان کودتا علیه انقلاب وجود داشت بهتر بود که دولتی را بیاورند به عنوان دولت موقت که گرایشات روی خوش به غرب نشان بدهد تا آمریکا را فریب بدهند.همانطور که ترنر رئیس ساواک در خاطراتش می گوید:ما رکبی که از دیپلماسی انقلاب اسلامی خوردیم از هیچ کشوری نخوردیم.
جالب اینجاست که در خود نهضت آزادی هم تفکرات مهندس بازرگان را قبول نداشتند و در خود حزب برای انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری به مهندس بازرگان رای ندادند، استدلالشان هم این بوده است که بازرگان هیچ سنخیتی با انقلاب اسلامی نداشته و با روحیه مردم سازگار نیست.
تقریب:شما در مستند راه طی شده بر موضوع ریشه های منافقین دست گذاشتید که اصلی ترین اتفاق دهه شصت است؛ شما به عنوان یک جوان نسل سومی چه طور به این جمع بندی رسیدید که باید یکی از چهره های قدیس جریان به اصطلاح روشنفکری را مورد نقد ساختاری قرار دهید؟
ملاقلی پور: در سکانسی از فیلم در همین رابطه خاطرهای تعریف میکنم که در همان سالهای دهه شصت که سن کمی داشتم، یکی از دوستان پدرم شهید بهادرنژاد که از بچههای مذهبی محل بود داشت از کوچه رد میشد که دو نفر از اعضای مجاهدین سازمان خلق با موتور رد شدند و او را زدند و شهید کردند؛ این تصویر همچنان توی ذهن من ماند تا جایی که هربار از این کوچه رد میشدم احساس می کردم آن موتور همچنان دارد از کنار من رد می شود. بنابراین یک آدمی را تنها به خاطر مخالفت با سازمان مجاهدین و صرفا به خاطر ظاهر و تفکرش کشتند.
ترور در ذهن یک بچه در دوران دهه شصت مسئله عجیبی است؛ این 17هزار نفری که ترور شدند هفده هزار کوچه و خیابان شده است.
من از سال 87 شروع به مطالعه در رابطه با سازمان مجاهدین چریک های فدایی خلق کردم که در نهایت به ارتباط آنها با نهضت آزادی رسیدم و بر اساس هدایت نهضت آزادی بود که افراد داخل سازمان به سراغ مبارزه مسلحانه رفتند و مجاهدین خلق شکل گرفتند.
و حتی نهضت آزادی خودش سازمان مسلحی به نام سازمان «سما» داشت که پس از شکلگیری مجاهدین خلق سازمان را متوقف و تجربیاتشان در قالب کتاب و جزوه به داخل سازمان میآورند که در همین خصوص ما کتاب «راه طی شده» را بررسی کردیم.
تنها فردی که از این سازمان و تجربیاتش به بهترین نحو استفاده می کند شهید چمران است و این تجربیات مبارزاتی را به لبنان میبرد.
تقریب:اما چرا که هنوز هم افراد نهضت آزادی شهید چمران را نماد حضور خودشان در دفاع مقدس میدانند؟
جالب اینجاست که در خود نهضت آزادی هم تفکرات مهندس بازرگان را قبول نداشتند و در خود حزب برای انتخاب کاندیدای ریاست جمهوری به مهندس بازرگان رای ندادند، استدلالشان هم این بوده است که بازرگان هیچ سنخیتی با انقلاب اسلامی نداشته و با روحیه مردم سازگار نیست
عمرش ملاک نیست،همانطور که شهید آوینی در کتابش می گوید که حال و احوال دیگری داشتند طور دیگری فکر میکردند و دنبال چیزهای دیگری بودند؛ سیر تغییر شهدا زیباست نه تمام زندگی شان، تمامی شهدا خطا و اشتباه دارند به این دلیل که معصوم نبودهاند.
شهید چمران از جبهه ملی و شاخه نهضت آزادی به معاونی حزب امل رسید و از آنجا به ایران میآید و نماینده امام (ره) در جبههها میشود، این سیر تغییرات بسیار وسیع است.
به دلیل همین نگاهی که اعضای نهضت آزادی دارند من در فیلم سوال می پرسم که به غیر از شهید چمران که هم جنگهای نا منظم چریکی بلد بوده و هم نماینده امام در جبهه ها بودند یعنی به نوعی شخصیت چند وجهی داشتند، بین اعضا و حتی هواداران نهضت آزادی آیا کسی بوده که در جنگ شهید و جانباز شده باشد؟ حتی اعضای قدیمی نهضت هم پاسخشان منفی است.
در رابطه با آیت الله طالقانی هم این نگاه مصادرهآمیز را دارند، آیتالله طالقانی در ابتدا از نهضت حمایت میکند اما در آخر با آن مخالف است.که حتی در فیلم هم قسمتی از سخنرانی ایشان را قرار دادم که می گوید یک باغبان باید به موقع چیزهای اضافه را هرس کند تا باغش رشد کند.
یک تفاوتی بین آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان وجود دارد، آیت الله طالقانی به اینکه اساس اسلام است باور داشتند و همچنین ارادتی که آیت الله طالقانی به امام خمینی (ره) داشتند، کم نظیر است؛ اما مهندس بازرگان هیچ وقت چنین نبود؛ البه شاید مقطعی به امام (ره) نزدیک بود اما باور به اینکه دین را دین شناس می شناسد وجود نداشته است.
نهضت آزادیها بزرگترین نقد بر جمهوری اسلامی را عدم تخصص در مسئولان می دانند که ما هم این نقد را میپذیریم؛ اما همین مشکل نهضت آزادی هم هست، نهضت آزادی بدون تخصص در دین شناسی توضیح و تفسیر آیات قرآن را به نفع خودشان میدهند.
خود مهندس بازرگان بدون آنکه کلاسهای حوزی رفته باشند برای درک دین احدیث را ترجمه میکنند.حتی بدون مسلط بودن به زبان عربی که ابتدایی ترین مورد در علوم دینی دست به ترجمه می زدند،استنباط و گسترش تفکر خودشان می زدند.که در کتاب «راه طی شده» هم موجود است.
اینکه می گویند ولایت فقیه استمرار حرکت انبیا است حرف الکی نیست،یک جریان پیوسته تاریخی است. که حتی نهضت آزادی ها این شائبه را مطرح می کنند که این یک حرف جدید از سوی امام است در صورتی که امام یک دهه قبل از انقلاب کتابی در این رابطه نوشته و پخش کردند.
تقریب: اگر قرار باشد یک مستند جدید کلید بزنید با توجه به نقدهایی که شد با چه عنوانی و چه رویکردی کار میکنید؟ باز هم به سراغ دهه شصت میروید؟ یا به عقبتر و به ریشهها میپردازید؟
ملاقلی پور: با توجه به فیلمهایی که تولید میشود خواسته یا ناخواسته تاریخ انقلاب را حتی بچه های انقلاب هم بعضی اوقات اشتباه ترویج می کنند.
برای مثال خیلی در رابطه با حنیف نژاد بنیانگذاران اولیه سازمان مجاهدین صحبت نشده بود،و در ذهن خیلی ها این افراد آدم های سالم و خوش فکر بودند و تمام اشکال را در مسعود رجوی میدیدند.
بله مسعود رجوی اوج انحرافات بود اما ریشه ی این انحرافات فکری به بنیان گذاران سازمان میرسد، مقداری قبلتر در کتاب های مهندس بازرگان موجود است،قبل تر به دیدگاه ابوالحسن فروغی که استاد مهندس بازرگان بوده می رسد.
درک این مسئله به این دلیل
بین اعضا و حتی هواداران نهضت آزادی آیا کسی بوده که در جنگ شهید و جانباز شده باشد؟ حتی اعضای قدیمی نهضت هم پاسخشان منفی است
سخت است که در اوایل انحرافات چون خیلی از حقیقت دور نشدهاند کم بودن مسئله باعث به چشم نیامدن آن میشود.
ما جریانهای مکتوب نوشتاری و تصویری و حتی افرادی داریم که به دنبال این تبلیغ هستند که منافق فقط مسعود رجوی بوده است که این جفا است چون می خواهند از این طریق تفکر نفاق را دوباره از درچه ی آدم های دیگری احیا کنند.
تمام کسانی که در جریان محاهدین بودند از حنیف نژاد تا به آخر دارای میزانی از نفاق و خطای اساسی و بنیادی بودند.به غیر از کسانی که از سازمان بیرون آمدند و توبه کردند مثل آقای احمد احمد و عزت شاهی که با سازمان مخالفت کردند.
من همچنان در رابطه با اشخاص پایه گذار فکری در دهه شصت دغدغه دارم.شخصیت های مختلفی مانند شهید مطهری که تا امروز فیلمی در رابطه با خود شخص شهید مطهری ساخته نشده است،یا در رابطه با حنیف نژاد هم همین طور که من نتوانستم فیلمش را بسازم اما اگر کسی بسازد به شدت حتی بیشتر از «راه طی شده» سر و صدا خواهد کرد.حتی در داخل جریان هایی هستند که اگر حنیف نژاد زیر تیغ نقد برود، مخالفت خواهند کرد.
* مسعود رجوی فرزند حنیفنژاد است
در صورتی که حنیف نژاد فرزند بازرگان است و فرزند حنیف نژاد هم مسعود رجوی است، وقتی قبل و بعد انحراف دارد امکان سالم بودن وسط جریان وجود ندارد.اینکه نیت خیر بوده یک بحث است و اینکه در بیراهه حتی با نیت خیر قدم بگذارید بحث دیگری است.
در همین راستا سه کار دیگر هم دوست دارم بسازم؛ احمد احمد،لطف الله میثمی و عزت شاهی.
در مورد فیلم «راه طی شده» احمد احمد گفت «فیلم عین تاریخ بود و من آن زمانی که در زندان بودم،مهندس بازرگان عین همین صحبت ها را به ما هم گفت که جوانان بروند مبارزه مسلحانه را ادامه بدهند.من هیچ اشکالی در فیلم ندیدم.»
تقریب: با توجه به خوانشی که شما از دهه شصت دارید در رابطه با اعدامهای سال 67 نمیخواهید کاری انجام دهید؟
ملاقلی پور: اعدامهای دهه شصت یکی از نقاطی است که واقعا کار نکردهایم و باید در رابطه با آن کار کنیم، یکی از مسائلی که در رابطه با اعدامهای سال 67 کمتر گفته شده است،چه بسیار از کسانی که در سال 67 اعدام شدند چندین بار در سالهای 63 از سازمان مجاهدین خلق آزاد شدند اما دوباره در مرصاد دستگیر شدند، یعنی کسانی را که در خانه های تیمی گرفتند و فردای آن روز به دروغ گفتند توبه کرده ایم.
جالب است یکی از بزرگترین دروغ هایی که به شکل نادانسته از طرف خانواده های این اعدامی ها گفته می شد،این بود که میگویند فرزند ما را با یک جزوه گرفتهاند، این سازمان اصلا کار فرهنگی نمی کرد و جزوات دهه 60 همه در رابطه با عملیاتهایی که با موفقیت انجام شده، چگونگی ساخت بمب دستی،چگونگی ساخت کوکتل،چگونگی عملیات مسلحانه، ترورهای خیابانی، و قرارهای چریکی بوده است.
بنابراین نفاق فقط در سازمان مجاهدین خلق نبود، نفاق هرجایی که مسلمانان قدرت بگیرند و رای اکثریت شوند و افکارشان را تبلیغ کنند، منافقین برای نفوذ نفاق میکنند.